دانشجو الناز امیر هدائی در تاریخ 27 آبان ماه 96 ساعت11:30از پایان نامه خود تحت عنوان "ارزیابی تعمیم پذیری تغییر تدریجی در هدایت و کنترل مکان سازانه فرم"در سالن جلسات گروه شهرسازی دفاع کردند. اطلاعیه دفاع
اساتید راهنما:
دکتر مصطفی بهزادفر، دکتر مهران علی الحسابی
چکیده
همواره بحران کیفیت محیط کالبدی، به عنوان دغدغۀ کلان، طراحان و برنامهریزان شهری را به پژوهش و تفحص پیرامون یافتن راه حلی جهت مواجهه با آن واداشته است. بالطبع این موضوع کلان، از زوایای مختلف و با رویکردهای متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، رویههای موجود هدایت و کنترل شهرها، عامل مؤثر در انحطاط کیفیت محیط شناخته شدهاند. رویههایی که نه تنها فرم شهری را در مقیاسهای مختلف با یکدیگر مرتبط نمیسازند، بلکه با پیشنهاد توسعههای گسترده در یک سو و در عین حال داشتن داعیۀ حفاظت محیط طبیعی و اصول پایداری در سوی دیگر، دو گروه شهرگرایان و مدافعان محیط زیست را در مقابل یکدیگر قرار میدهند.
در جستجوی یافتن رویۀ اصلاحی و یا جایگزین، تئوری و رهیافت تغییر تدریجی در نظام طراحی و برنامهریزی شهری اروپا و امریکا، با ادعای مرتبط ساختن فرم در مقیاسهای مختلف به طور گستردهای به عنوان تئوری و ابزار هدایت و کنترل فرم شهرها در حال استفاده میباشد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر ارزیابی تعمیمپذیری تئوری تغییر تدریجی در هدایت و کنترل مکانسازانۀ فرم در شرایط جهانی و نظام طراحی و برنامهریزی شهری ایران به عنوان نمونۀ مطالعاتی میباشد تا درصورت این انطباق، به عنوان مبنای هدایت و کنترل شهرها پیشنهاد گردد.
در پژوهش حاضر با معرفی اکولوژی به عنوان دیسیپلین پایۀ شکلگیری مفاهیم بنیادین تغییر تدریجی، از انطباق و بازتعریف مفاهیم اکولوژی در محیط مصنوع و در نتیجه استخراج نقاط لنگرگاهی و تبیین آنها براساس الزامات عرصههای شهری، شاخصهای فرم مبتنی بر تغییر تدریجی، استخراج گردید. بنابراین براساس فرآیند سه سطحی، بعد، مؤلفه و شاخص، «همجواری»، «تسلسل مکانی»، «سازوای گونهعناصر با محیط برحسب جمعیت عناصر و برحسب تعداد گونه»، «تنوع گونهعناصر»، «تنوع گونهپهنه»، «گذار»، «کلیماکس» و «دگردیسی عناصر» به عنوان شاخصهای انطباق فرم با تئوری تغییر تدریجی کشف و تبیین شدند.
همچنین با انتخاب پراگماتیسم به عنوان پارادایم پژوهش و تعریف حوزۀ موضوع پژوهش ذیل تعمیم استنباطی با رویکرد انتقالپذیری، کشف مسألهای که تعمیمپذیری براساس آن سنجیده میشود، ضروری مینماید. در رسالۀ حاضر با استفاده از روش فرامطالعه و کدگذاری ادبیات موجود در حوزۀ فرم شهری، پراکندهرویی به عنوان مسألۀ تعمیمپذیری انتخاب گردید. در نهایت پس از تعریف مکانمحور پراکندهرویی شهری و استخراج شاخصهای آن در شهرهای ایران، چگونگی تأثیر شاخصهای فرم منطبق بر تغییر تدریجی بر شاخصهای پراکندهرویی در دستور کار قرار گرفت.
بنابراین، ادبیات پژوهش در حقیقت علاوه بر مشخصساختن مرزهای تئوری تغییر تدریجی و شاخصهای انطباق فرم شهری با تئوری، احکامی را مبنی بر نحوۀ ارزیابی تعمیمپذیری صادر مینماید. براین اساس، با استفاده از رویکرد ترکیبی کمی و کیفی در روششناسی پژوهش، تأثیر شاخصهای انطباق فرم با تغییر تدریجی بر شاخصهای پراکندهرویی در نمونۀ مطالعاتی در مقیاس محله مورد ارزیابی قرار گرفت.
بهاین ترتیب که پس از گونهشناسی پهنههای واقع در نمونۀ مطالعاتی که در مقیاس بلوک تعریف شدند و همچنین گونهشناسی ساختمان و خیابان به عنوان دو عنصر منتخب براساس کاراکتر شهری، دادههای گردآوری شده در دوسطح اثباتی و هنجاری مورد تحلیل قرار گرفتند. در سطح اثباتی مبتنی بر گونهشناسی انجام شده، شاخصهای ارزیابی فرم براساس وضع موجود محاسبه و تحلیل شدند و در گام بعد، با تغییر شاخصها به منزلۀ انطباق فرم با تغییر تدریجی کاراکتر شهری، چگونگی الزامات دگرگونی فرم، از منظر شاخصهای پراکندهرویی بررسی شد.
براین اساس، یافتههای پژوهش نشان میدهد، هدایت و کنترل فرم شهر مبتنی بر تئوری تغییر تدریجی در مقیاس میانی بدون در نظر گرفتن الزامات، تغییرات معناداری را در شاخصهای پراکندهرویی – تراکم جمعیتی و سرانه کاربریهای فعال – باعث نمیگردد و حتی در مواردی باعث کاهش آنها میشود. این الزامات، شامل پیادهسازی اصول تغییر تدریجی کاراکتر شهری از مقیاس کلان تا خرد، در نظر گرفتن سازواری کلیۀ گونهعناصر با محیط و با یکدیگر میگردد.
واژههای کلیدی: تغییر تدریجی، برش عرضی، فرم شهری، پراگماتیسم، شدت کاراکتر شهری، ریختگونهشناسی
|