روابط عمومی دانشگاه- دفاعیه های دکترا
دفاعیه دکتری در دانشکده معماری و شهرسازی

بازیابی تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1400/11/4 | 
دفاعیه دکتری در دانشکده معماری و شهرسازی
 
مریم نقیبی (دانشجوی دکتری معماری)، چهارم بهمن ماه ۱۴۰۰ از رساله دکتری خود با عنوان «مدل مداخله در فضاهای رهاشده­ منظرشهری به منظور ارتقاء تاب آوری اجتماعی-اکولوژیکی» دفاع می کند.
عنوان این رساله که با راهنمایی دکتر محسن فیضی و دکتر احمد اخلاصی و با مشاوره‌ دکتر مصطفی بهزادفر انجام شده به شرح زیر است. ضمنا این جلسه دفاعیه ساعت ۱۷ در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران برگزار می شود.
چکیده
فضای شهر نتیجه‌ی رابطه‌ی میان محیط ساخته شده، فرایندهای شهری و تجربه‌ی فردی است. بسیاری از فضاها به طور مداوم مورد چالش و بازسازی قرار می‌گیرند، از جمله فضاهایی که به نظر می‌رسد "رها شده" هستند. روند سریع شهرنشینی مشکلات زیادی در توسعه­ی فضای شهری و تأثیرات آن بر ساخت و ساز دارد؛ در این میان ماهیت فضای شهری به تدریج ناپدید و زمین­های نسبتاً حاشیه­ ای تولید می­ شوند. توانایی تشخیص فضاهای رها شده در بافت شهری، بخشی جدایی ناپذیر از روند بازآفرینی شهر است. در نتیجه، می‌توان فضاهای رها شده در بافت شهری را دارای پتانسیل و تهدید دانست. از طرفی، پژوهشگران به اهمیت استفاده‌ی کارآمد و مثبت از این فضاها اشاره کرده‌اند. این فضاها می‌توانند در راستای اهداف اکولوژیکی و اجتماعی در بافت شهری، طراحی، تبدیل و ادغام شوند. به دلیل مطالعات اندک در زمینه ­ی کاربردهای بالقوه‌ی انواع مختلف اراضی رهاشده­ ی شهری، ارزش­های اکولوژیکی و اجتماعی منظر شهری مورد غفلت قرار گرفته و یا کاملاً مورد توجه قرار نگرفته‌اند. همچنین، اطلاعات کافی در مورد چگونگی طراحی چنین فضاهایی در دسترس نیست. در این راستا، انجام یک بررسی جامع در مورد ادبیات و مطالعات موردی در استفاده مجدد / تجدید حیات زمین­های خالی برای درک بهتر مزایا و فرصت­ های بالقوه اکولوژیکی و اجتماعی ارائه شده و در نتیجه، تحلیل یافته­ ها در نمونه­ هایی از این فضاها ضروری است. از این طریق می‌توان درک معماریان و شهرسازان را در رابطه با نقش زمینهای خالی در ایجاد شهرهای سالم، قابل سکونت و پایدار بهبود بخشید. در دهه‌های گذشته، از برنامه ­­ریزی و مداخله در مناطق کوچک مقیاس به عنوان ابزاری نوین در مدیریت مسائل عمومی، رشد فضاها و سیاست­های شهری استفاده شده است. این برنامه­ ها مشارکت عمومی را افزایش داده­اند. بنابراین برنامه­ ریزی و مداخله در مناطق کوچک می­ تواند موفقیت برنامه ­های سطح کلان شهری را تسهیل نماید. به علاوه، گاهی برنامه ریزی شهری بسیار کند و دشوار است. بنابراین استراتژی‌هایی چون طب سوزنی می‌تواند پاسخی برای بهبود کیفیت از طریق اقدامات کوچک در نقاط بحرانی باشد. 
هدف این پژوهش، شناسایی زمین‌های رهاشده‌ی شهری و نمایش چگونگی عملکرد آن‌ها به عنوان یک زیرساخت سبز در ارائه‌ی خدمات اجتماعی-اکولوژیکی و اهمیت این فضاها در منظر شهری است. مساله­ ی مهم، شناخت مجموعه‌ای از شاخص­ ها است که به طور خاص برای پرداختن به مقیاس‌هایی از فرم شهری تنظیم شده است­. این امر بخشی از تلاش گسترده ­تر برای توسعه‌ی یک رویکرد جدید در طراحی مکان­های انعطاف­ پذیر و نظارت کمی و کیفی منظر شهری تاب‌آور است. از این رو، پژوهش حاضر در راستای ارتقاء قابلیت‌های فضاهای رهاشده در راستای تاب­آوری منظر شهری انجام شده است. از این رو، اصول مداخله در فضاهای رهاشده­ به منظور ارتقاء تاب ­آوری منظر و همچنین تبیین فرآیند مداخله در این فضاها از بنیان‌‌های شکل‌گیری این پژوهش بوده است.
پژوهش حاضر، تلاشی جهت یافتن نوع مداخله در این فضاها در راستای ارتقاء همزمان معیارهای تاب‌آوری اجتماعی و اکولوژیکی در ایران است‌، که با بهره‌وری از طب سوزنی شهری به عنوان یک رویکرد مداخله گام برداشته است. ایﻦ پژوهش ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ از روشﻫﺎی ﮐﻤﯽ و ﮐﯿﻔﯽ است ﮐﻪ در پنج ﻣﺮﺣﻠﻪ‌ی اصلی اﻧﺠﺎم شده اﺳﺖ. در مرحله‌ی نخست، ادﺑﯿﺎت ﻣﻮﺿﻮع در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ فضاهای رها شده، تاب‌آوری، و طب سوزنی شهری ﺑﺮرﺳﯽ شده، تا به سیر ایجاد فضاهای رهاشده، گونه‌شناسی و ارزش­های بالقوه ­ی این ﻓﻀﺎ پرداخته ﺷود. در ﻣﺮﺣﻠ‌ه‌ی دوم، ﭘﺲ از ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻧﻈﺮی و استخراج شاخصه ­های اصلی فضاهای رها شده، از بیست و دو نفر از ﻣﺘﺨﺼصین در ﺣﻮزه‌ی معماری منظر، معماری، طراحی شهری و برنامه ­ریزی شهری ﻧﻈﺮﺳﻨﺠﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ابزار میک مک و ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ، نقش هر یک از متغیرها مشخص شده‌اند. در مرحله‌ی سوم، پس از استخراج متغیرهای اصلی پژوهش و زیرمعیارهای هر یک، در راستای کاهش تعداد متغیرهای پژوهش و ادامه‌ی نظرسنجی از کاربران، برای دومین بار از نظر متخصصین استفاده شد. در این بخش که با کمک روش بهترین-بدترین انجام شده است، شانزده متخصص به ارزیابی و اولویت‌بندی متغیرهای پژوهش بر مبنای زیرمعیارهای تعریف شده، پرداخته‌اند. پس از تعیین مولفه‌های کلیدی (انعطاف‌پذیری، تنوع و تراکم درختان، نوع فعالیت، ارتباط و پیوستگی، و آب) و درجه‌بندی هریک، به طراحی سناریوها پرداخته شد. با توجه به ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﯿﺪاﻧﯽ، پنج گونه از فضاهای رها شده اﻧﺘﺨﺎب شده‌اند. در راستای بررسی نظر کاربران، پرسش‌نامه‌ی تحلیل توامان میان ساکنین تهران پخش و برترین سناریو از نظر کاربران تعیین شد. سناریو‌ی برتر در گونه‌های انتخاب شده از فضاهای رها شده اعمال شده‌‌اند. در مرحله‌ی آخر، ادراک و ترجیحات افراد توسط پرسش‌نامه‌ها و امواج مغزی بررسی شد. پس از پردازش سیگنال‌ها، ویژگی‌های استخراج شده به کمک هوش مصنوعی بررسی شده است. ویژگی‌های آماری و طیفی داده‌های EEG برای دو مورد تجزیه و تحلیل شد: تشخیص احساسات و بررسی رویدادها. با طراحی مدل پایهی یادگیری ماشین‌ بردار پشتیبان، اهمیت باندهای EEG و لوب‌های مغز مورد بررسی قرار گرفت.  
ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﺸﺎن داده‌اند ﮐﻪ تمامی متغیرهای پژوهش، در سطح برنامه‌ریزی جای گرفته‌اند. پس از آن سطح محیط‌زیستی و اکولوژیکی قرار گرفته است. سطوح اقتصادی و زیبایی‌شناسانه در سومین سطح دیده شده‌اند. مولفه‌ها و ویژگی‌‌هایی چون مدولار بودن، فراوانی و تنوع در این سطح هستند. سپس در سطح مداخلات اجتماعی، متغیرهای فعالیت، پیوستگی، دسترس‌پذیری، نگه‌داری و کارایی قرار گرفته‌اند. در تحلیل تأثیرگذاری مستقیم عوامل، عامل انعطاف ­پذیری و پس از آن عوامل فعالیت، پیوستگی، دسترس­ پذیری، و بازده-کارایی شدیدترین تأثیرگذاری مستقیم را دارند. پس از استخراج و سطح‌بندی مداخلات، اصول مداخله در فضاهای رها شده در پنج گونه‌ی انتخاب شده اعمال شد. نتایج نشان دهنده‌ی تاثیرگذاری اصول در هر پنج گونه‌ی مشخص شده است. کلاس‌بندی ایجاد شده توسط هوش مصنوعی حاکی از دقت بسیار بالا در تمایز سیگنال‌ها هنگام مشاهده‌ی فضاهای رها شده و نمونه‌‌های طراحی شده است. همچنین سیگنالهای ثبت شده در فرآیند آزمایش نشانی از تمایز ادراک افراد در گونه‌‌های متفاوت فضاهای طراحی شده دارد.
این پژوهش در راستای تاب‌آوری اجتماعی-اکولوژیکی، و همچنین کاهش شکاف میان مفاهیم تجویزی و توصیفی، مدل مداخله در فضاهای رهاشده در منظر شهری را ارائه نموده است. همچنین به منظور ارائه‌ی دستورالعمل‌ها و اصول طراحی، فرآیند مداخله بادرنظر گرفتن ادراک و ترجیحات شهروندان به صورت موازی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین فرآیند استفاده از اصول طب‌سوزنی در مدل مداخله ارائه شد. از این منظر، نوآوری‌‌های پژوهش به ویژه در محدوده‌ی مورد مطالعاتی قابل ذکر است.
واژه‌های کلیدی: فضاهای رها شده، منظر شهری، تاب آوری اجتماعی-اکولوژیکی، طب سوزنی شهری، مداخله، هوش مصنوعی، علوم اعصاب
 
 
 
نشانی مطلب در وبگاه روابط عمومی دانشگاه:
http://idea.iust.ac.ir/find-112.14464.66212.fa.html
برگشت به اصل مطلب