دفاعیه دکتری در دانشکده معماری و شهرسازی 
سعید نوروزیانملکی، دانشجوی دوره دکتری دانشکده معماری، یکشنبه سوم آذرماه سال 92، از رساله خود با عنوان «معیارهای طراحانه ارتقای سرزندگی محلات مسکونی(واحدهمسایگی بانشاط و سرزنده)» دفاع خواهد نمود. چکیده این رساله که راهنمایی آن را دکتر محسن فیضی و دکتر سیدباقر حسینی و مشاوره آن را دکتر بهرام صالح صدقپور بر عهده دارند به شرح زیر میباشد. « امروزه سرزندگی وشادابی از جمله حلقههای مفقوده در زندگی شهری است.این نکته بویژه در مورد برخی از محلات مسکونی شهرهای ایران بیش از گذشته مطرح است. همچنین توجه صرف به جنبه کمی ساماندهی فضا و نگاه تکبعدی به آن، سبب کاهش کیفیت اغلب فضاهای عمومی واحد همسایگی شده است. بدین ترتیب نیاز به بازنگری و توجه ویژه به طراحی فضاهای عمومی واحدهای همسایگی و محلات مسکونی به عنوان فضاهای جمعی مشترک در بسیاری از گونههای مسکن امروزی ضرورت دارد. هدف این پژوهش کشف چگونگی رابطه کیفیتهای محیطی و سرزندگی واحدهای همسایگی و محلات مسکونی شهر تهران است تا فضاهای عمومی واحد همسایگی امکان حضور فعال افراد برای مشارکت در فعالیتهای مختلف را فراهم سازد. بر اساس هدف، ارزیابی سرزندگی فضاهای عمومی واحد همسایگی بر اساس الف) مؤلفههای فرم ساخت ب) مؤلفههای کیفیت فضایی [1] ، و ج) مؤلفههای اجتماعی-عملکردی صورت میگیرد. این تحقیق ترکیبی از روشهای کمی و کیفی میباشد که در چهار مرحله به انجام رسیده است.در مرحله اول، ادبیات موضوع در ارتباط با نشاط و سرزندگی فضا، حضورپذیری فضا، سرزندگی و حضورپذیری محیط مورد بررسی قرار گرفته و عوامل مؤثر بر سرزندگی و حضورپذیری فضا استخراج شده است. در مرحله دوم، پس از بررسی مبانی نظری و طراحی مدل مفهومی در قالب یک بررسی میدانی، از معماران و طراحان که اغلب افراد دانشگاهی و متخصص در حوزه طراحی مسکن و منظر بودند، نظرسنجی شده است (تکنیک دلفی). سپس با استفاده از روش تحقیق پیمایشی یا زمینهیابی و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، سه نمونه از واحدهای همسایگی شهر تهران بهوسیله سه ابزار مختلف مورد بررسی قرار گرفتهاند. پس از مطالعات میدانی، سه واحد همسایگی انتخاب و پرسشنامهای در میان متخصصان و ساکنان واحدهای همسایگی توزیع شده است. شیوه پژوهش در این رساله، همبستگی است که با تبیین روش AHP [2] ، میزان تأثیر هر یک از مؤلفههای منتخب بر حضور فعال افراد، موردارزیابی قرار میگیرد و با در نظر گرفتن وزن هر شاخص، جایگاه هر یک از متغیرها در الگوی نظری تعیین میشود. متغیرهای تأثیرگذار با روش آمار توصیفی (تحلیل عاملی) استخراج شده و روابط عوامل مذکور بهصورت مدل خطی طرحریزی گردیده است. با بررسی رابطه و میزان تأثیر عوامل بر یکدیگر، این مدل با روش تحلیل مسیر اصلاح شده و بر اساس آن فرضیههای تحقیق مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. در مرحله بعد، سرزندگی واحدهای همسایگی موردمطالعه، بهوسیله پرسشنامه از ارزیابان مستقل، اساتید و صاحبنظران در این امر مورد بررسی قرار گرفته و سپس نتایج حاصل از آن مقایسه و تحلیل گردیده است. نتایج به دست آمده از تحلیلهای صورت گرفته نشان میدهند که با وجود اینکه سه مؤلفه فرم ساخت، کیفیت فضایی و اجتماعی-عملکردی در راستای افزایش سرزندگی فضا تأثیرگذار هستند، اما اهمیت مؤلفههای کیفیت فضایی و اجتماعی-عملکردی، به طور معناداری بیش از مؤلفه فرم ساخت در فضاهای عمومی واحد همسایگی میباشند. در مؤلفه فرم ساخت، معیارهایی که وجودشان در فضاهای عمومی واحد همسایگی میتواند در راستای افزایش سرزندگی فضا موثر باشد به ترتیب میزان اهمیت عبارتند از: تناسبات و مقیاس، تنوع در نما و فرم، ساختمانهای دارای کاربری مختلط، و ساختمانهای ترکیبی از دورههای مختلف تاریخی. در مؤلفه کیفیت فضایی، معیارهایی که وجودشان در فضاهای عمومی واحدهمسایگی میتواند در راستای افزایش سرزندگی فضا موثر باشد به ترتیب میزان اهمیت عبارتند از: عوامل طبیعی و بدنههای آب، رویتپذیری و دید بصری، دسترسیپذیری امن، خوانایی و مسیریابی آسان و سلسلهمراتب فضاهای عمومی و خصوصی. در مؤلفه اجتماعی-عملکردی، معیارهایی که وجودشان در فضاهای عمومی واحدهمسایگی میتواند در راستای افزایش سرزندگی فضا موثر باشد به ترتیب میزان اهمیت عبارتند از: ایمنی و امنیت، تنوع فعالیتهای مشترک، تنوع استفادهکنندگان، نورپردازی شبانه و حجم ترافیک و سرعت وسایل نقلیه.علاوه بر این، نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که وجود فضاهای عمومی برای فعالیتهای مشترک میتواند به واسطه افزایش پتانسیل جذب و حضور افراد و گروههای مختلف در آن مکان و همچنین فراهم کردن امکان شکلگیری ملاقات و تعاملات با همسایگان، در راستای افزایش سرزندگی فضا موثر باشد. »
[1] این کیفیات فضایی عبارتند از: عوامل طبیعی و بدنههای آب، رویتپذیری و دید بصری، ایمنی و امنیت، دسترسیپذیری کالبدی، خوانایی و مسیریابی آسان. [2] Analytic Hierarchy Process
|