معماری مسجد، میتواند تحتتأثیر عوامل مختلفی مانند فرهنگ، تاریخ، مذهب، جغرافیا، زیستبوم، سیاست و اقتصاد باشد؛ لذا، مسجد نمیتواند بهصورت یک ساختمان یکنواخت و انتزاعی در نظر گرفته شود، بلکه باید بهصورت یک پدیدهشناختی و تفسیری که حاصل تعامل بین معمار، کاربران و محیط است، مورد بررسی قرار گیرد. ازاینرو بررسی و شناخت گزارههای مسجد بهعنوان یکی از مهمترین نمادهای معماری، فرهنگی و هویتی مسلمانان در زمینه بررسی و تبیین لایههای شناختی حاکم بر آنها ضرورت پیدا میکند. این پژوهش؛ از منظر هدف بنیادی و دارای رویکرد ترکیبی و بینرشتهای است. جامعه آماری این پژوهش، از منابع در دسترس پایگاههای اطلاعاتی علمی معتبر در بازه زمانی 2024-1998 در حوزه معماری مسجد بر مبنای نمونهگیری هدفمند انتخاب و جمعآوری شدند. برای این منظور، ابتدا نظام معرفتی و مفاهیم متنوع را باتکیهبر منابع فلسفی و عرفانی تبیین، سپس با مطالعه و تحلیل گزارههای شناختی مسجد مقولهها و عناصری را شناسایی که میتوانند برای تبیین مضمون معماری مسجد مبتنی بر نظام معرفتی مفید باشند. در این مسیر اطلاعات موردنظر با استفاده از تحلیل مضمون موضوعی آترید استرلینگ جمعآوری. پس از تأیید اعتبار کدگذاریها ، مدلی کیفی تدوین شد. در گام دوم در راستای اعتبارسنجی مدل کیفی و ارائه مدل نهایی پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی و برای بررسی فرضیات به وجود آمده با بهره گیری از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، پرسشنامه در اختیار 395 نفر از متخصصان و معماران با تجربه بر مبنای نمونهگیری تصادفی ساده ، قرار گرفت. از این تعداد، 389 پرسشنامه مورد تحلیل واقع شد. نتایج حاصل از تحلیلهای آماری نشان میدهد که تمامی روابط و مسیرهای ترسیم شده در مدل مفهومی از لحاظ آماری معنادار هستند. لذا میتوان به این نتیجه رسید که چگونگی تأثیر نظام معرفتی بر معماری مسجد و چگونگی تجلی این تأثیرات در عناصر مختلف حاصل تعامل چندجانبه در لایههای مختلف شناختی و درک صحیح آن نیازمند توجه به تمامی این لایهها است. به عبارتی دیگر معماری مسجد فراتر از یک مکان صرفاً عبادی و اجتماعی بلکه بهعنوان یک پدیده شناختی و تفسیری عمل میکند و با استفاده از روشهای تحلیلی و تطبیقی میتوان یک الگو یا چارچوبی را برای ارزیابی و طراحی مسجد بر مبنای لایههای شناختی ارائه داد.