12 نتیجه برای نقره کار
عبدالحمید نقره کار،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 92 1392 )
چکیده
رویکردهای معاصر غربی به عالم و آدم و فلسفه هنر و خلق آثار معماری مبتنی بر (مکاتب بشری و بریده از وحی الهی)، دچار بحران در معرفت شناسی و شکاکیت و نسبی گرایی در مجموع مباحث علوم انسانی و از جمله معیارهای حسن شناسی و زیبایی شناسی شده است. نتیجه چنین رویکرد هایی پوچ گرایی و هرج و مرج ( نیهیلیسم و آنارشیسم ) در حوزه خلق آثار هنری و معماری می باشد .مکتب اسلام ، مبتنی بر ( کلام الهی و سنت معصومین ( س)) به عنوان مکتبی جامع و مانع ، خطا ناپذیر و تکاملی با دو بال حکمت نظری و حکمت عملی خود، هم اصول فرازمانی و فرامکانی ( راهبردی_ مفهومی) و هم ( راهکارهای عملی) برای خلق آثاری شایسته انسان ارائه نموده است . در این مقاله بطور خاص یک مصداق معمارانه که با الهام الهی توسط پیامبر او حضرت آدم(ع) ساخته شده است، مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد.به نظر می رسد همانطور که مفاهیم نظری اسلام یعنی (کلام الهی و سخنان معصومین-(س))گزاره هایی حقیقی و جامع و مانع و خطاناپذیر تلقی می شوند.مانند مفهوم حقیقی عبادت و نیایش ، مصادیقی نیز که توسط معصومین (ع) ایجاد شده است. نظیر خانه کعبه، علی رغم نسبی و اعتباری بودن کالبد آنها که در عالم طبیعت تجلی یافته است ، اما از بعد عناصر ی نظیر (ایده های هندسی –فضائی) و (نمایه ها –آرایه ها) که نیمه مجرد هستند ، می توانند برای همه زمان ها ، الهام بخش باشند. در این مقاله مصداق فوق در سه محور مورد ارزیابی قرار می گیرد: 1) مهمترین ویژگی های(تاریخی و محتوایی). 2) مهمترین ویژگی های(کالبدی و بیرونی). 3) مهمترین ویژگی های( فضایی_هندسی و درونی). با توجه به مفهوم حقیقی عبادت و جهت و غایت تکاملی انسان ها که از منظر اسلامی ، امری فطری و غیر قابل تبدیل و تحویل است، در نتیجه گیری این مقاله و از منظر نگارنده ، خانه کعبه سلول بنیادی تلقی شده که اولاً با الهام از راهبردها و راهکارهای آن، مساجد اصیل دوران اسلامی ازبعد(ایده های فضایی _ هندسی ، آرایه ها و نمادها)طراحی و ایجاد شده است.دوماًراهبردها و راهکارهای آن از ابعاد فوق معیارهایی برای ارزیابی مساجد شایسته و ناشایسته در اختیار ما می گذارد که مهمترین آنها سلسله مراتبی از بسترسازی در(سیر از کثرت به وحدت)، (از صورت به معنا) ، (درونگرائی)، (سکون آفرینی)، ( تمرکز گرائی)، (جهت قبله ) ومناسب سازی فضا برای دو مؤلفه (سخنرانی و نماز جماعت) است. روش تحقیق روش تحقیق در این مقاله ، روش تفسیری واستدلال منطقی مبتنی بر عقل و نقل بوده و اثبات نظریه با مصادیقی از تبدیل یک آتشکده چهار طاقی به مسجد یزد خواست و تحلیل سایر مساجد اصیل دوران اسلامی و مقایسه های مختصری با سایر نیایشگاه های جهان بوده است.
عبدالحمید نقره کار، مهدی حمزه نژاد، صبا خراسانی مقدم ،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 92 1392 )
چکیده
پژوهش حاضر در پی گونهشناسی ورودی مساجد، بر اساس تفاوتهای معنایی و مفاهیم معرفتی مطرح شده در عرفان می باشد. پرسش مقاله این است که آیا تفاوت در ورودیها دارای مبانی معنادار خاصی است و از الگوی خاصی پیروی مینماید؟ و آیا بررسی تفاوتها میتواند به گونهشناسی معنایی از ورودیها بیانجامد؟ در طول تاریخ ورودی مساجد ایرانی دچار دگرگونیهای فراوانی شده و مقاله این فرض را پیش می کشد که تفاوت در نحوه تجلی صفات و مفاهیم، باعث ایجاد تفاوتهای کالبدی در ورودی ها گشته است.
این مقاله گونهها را با استفاده از مفاهیم « تشبیه، تنزیه» و صفات « جمال و جلال» در سه دسته «تشبیهی-جمالی»، « تنزیهی-جلالی » و گونه میانه « تشبیهی-جمالی و تنزیهی-جلالی» مورد بررسی قرار داده و به بررسی ویژگی کالبدی ورودیها، مرتبط با هر یک از گونهها پرداخته است. در طول پژوهش با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانهای جهت شناخت مبانی شامل مفاهیم و صفات تشبیه، تنزیه، جمال و جلال و از طریق روش مقایسه تطبیقی، معیارهایی برای سه گونه در نظر گرفته شده است. به این ترتیب که گونه تشبیهی-جمالی دارای ویژگیهای بکارگیری مصالح فاخر و پرتزیین، با حداکثر سلسله مراتب فضایی، مقیاس و تناسبات الهی و دلالتگری نشانه و نماد است. بهترین نمونه این گونه را میتوان در مسجد امام اصفهان، مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع یزد مشاهده نمود. گونه تنزیهی-جلالی دارای ویژگیهای بکارگیری مصالح کمبها و کمتزیین، حداقل سلسله مراتب فضایی، مقیاس و تناسبات انسانی و دلالتگری آیه بوده و مساجد جامع زواره، نطنز و نایین بهترین نمونه از این گونه هستند. گونه میانه تشبیهی-جمالی و تنزیهی-جلالی، از ویژگیهای مشترک دو گونه دیگر پیروی میکند و از نمونههای آن میتوان به مساجد جامع اصفهان و اشترجان اشاره نمود.
نقره کار عبدالحمید،
دوره 2، شماره 1 - ( بهار 93 1393 )
چکیده
اگرچه مسجد ولیعصر در مجاورت تئاتر شهر در مدیریت شهری اسبق به طور کامل طراحی شده و تا سقف اول اجرا شده بود، در مدیرت جدید شهری متوقف و به طور کامل تغییر یافت .
برای کسب تجربه در نمونه های مشابه بعدی پاسخ به این سوال ضروری است که احیانا چه اشکالاتی در طرح قبلی وجود دارد.
هدف از این تحقیق اصلاح معیارها و شاخصه های سنجش طرح های مسجد برای مراکز تصمیم گیر و سیاستگزار و مجری است تا از این به بعد شاهد نتایج بهتری در این رابطه باشیم. روش تحقیق استدلالی و تحلیلی و مصداق پژوهی است .
بر اساس بررسی های این تحقیق تغییر طرح ناشی از تغییر نگرش مدیران نسبت به تعریف ، جایگاه و ارزشهای اصیل مسجد به جای تشخیص مذهبی در مجموعه، خود را با مجموعه سازگار کرده و عنصر منفعلی در مجموعه تلقی می شود .
همچنین تاثیر از سبک های رایج جهانی در طرح جدید که سرچشمه نظری آنها الحاد و بی دینی (لائیسم) ، توهم جدایی دین از علوم و هنرها، (سکولاریسم) و ساختار زدائی از معیارها و ارزشهای پایدار (دیکانستراکتیویسم) و در نهایت بی هدفی و بی غایتی و هرج و مرج (آنارشیسم) در خلق آثار هنری می باشد.
چنین رویکردهایی که قطعا متعارض با بدیهیات حکمت و فلسفه هنر در معماری و شهرسازی است، متاسفانه بعد از تاثیر گذاری در سبکهای معماری و شهرسازی معاصر، اکنون به مهمترین عناصر فضای شهری ما، یعنی ساختمانهای مذهبی و به خصوص مساجد، تهاجم نموده است.
امید است برنامه ریزان، سیاستگذاران و متولیان امور ساختمانهای مذهبی و مساجد، با عبرت از چنین نمونه هایی، که متاسفانه قابل گسترش است، با وضع قوانین و آیین نامه های راهبردی و ارائه راه کارهای عملی و نظارت لازم، از تکرار بت سازی به جای مسجد سازی جلوگیری نمایند.
محمدمنان رئیسی، عبدالحمید نقره کار، کریم مردمی،
دوره 2، شماره 1 - ( بهار 93 1393 )
چکیده
از مباحث مطرح در دانش معماری و به ویژه معماری اسلامی، رمزپردازی و رویکردهای مختلف آن است. اصولاً رمزپردازی یکی از ویژگی های مهم معماری اسلامی است تا جایی که برخی اندیشمندان، لازمه تحقق این نوع معماری را رمزپردازی می دانند. مسئله ای که این مقاله به بررسی آن می پردازد چیستیِ رمز در آثار معماری و به تبع آن، چگونگیِ رمزپردازی در معماری اسلامی است. هدف از بررسی این مسئله، تبیین رویکردهای مختلفی است که معماران مسلمان برای رمزپردازی در آثار خود از آنها بهره می جستند تا با تبیین ماهیت و ویژگی های هریک از این رویکردها، درس های لازم برای ترسیم آینده رمزپردازی در معماری اسلامی آموخته شود. جهت تبیین مسئله ی این تحقیق، از روشی ترکیبی استفاده خواهد شد که متشکل از روش های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی می باشد و گردآوری داده ها نیز عمدتاً از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. شالوده نظری این پژوهش، مبتنی بر منظومه حکمت اسلامی است تا با استناد به این شالوده، نتایج تحقیق، شایستگی لازم جهت کاربست در معماری اسلامی را داشته باشد. یافته های این تحقیق حاوی راهبردهایی نظری برای رمزپردازی در معماری اسلامی است که با اتخاذ آنها می توان هویت اسلامی در آثار معاصر معماری را به نحو مطلوب تری تبلور بخشید. طبق این یافته ها، در حوزه معماری علاوه بر نشانه های اعتباری، نشانه هایی تکوینی نیز وجود دارد که در مؤلفه های مختلف معماری نظیر هندسه و فرم جلوه گر می شود و لازمه رمزپردازی در معماری اسلامی، توجه توأمان به هر دو نوع این نشانه ها می باشد. با استفاده از این نشانه ها، دو رویکرد اصلی برای رمزپردازی در معماری اسلامی قابل ارائه است که عبارتند از رمزپردازی استقرایی و رمزپردازی استنباطی. رویکرد اول مبتنی بر ابزارهای شناختِ حسی است حال آنکه رویکرد دوم عمدتاً مبتنی بر ابزارهای عقلانی و گاه شهودی است.
محمد منان رئیسی، عبدالحمید نقره کار،
دوره 2، شماره 3 - ( پاییز 93 1393 )
چکیده
از مهمترین مسائل مرتبط با معماری و به طور خاص طراحی مساجد، چگونگی هندسه و فضاهای متناسب با این نوع ابنیه مذهبی می باشد. طی سالهای اخیر پیرامون این مهم رویکردهای مختلفی به ویژه در کلان شهر تهران شکل گرفته است که از طیفی کاملاً سنتی تا کاملاً نوآورانه را شامل می شوند. بدیهی است که برای پاسخگویی به این مسئله و ارزیابی نتایج کالبدیِ حاصل از رویکردهای مذکور، یکی از شایسته ترین منابع، آموزه های مکتبی است که مسجد سازی در بستر آن تعریف شده است و لذا برای این مهم، به بررسی منابع نَقلیِ مکتب اسلام (شامل آیات و روایات) پرداخته شده است. روشی که برای این امر از آن بهره گیری شده است روش تحلیل مضمونی است که مبتنی بر تحلیل تفسیریِ محقّق می باشد؛ ضمن کاربست این روش، با بررسی آیات و روایات مرتبط با طراحی مساجد، سه دسته مضمون برای طراحی مساجد استخراج شده است که عبارتند از مضامین توصیفی، تفسیری و فراگیر. در این پژوهش با نظام مند کردن این مضامین در یک سامانه سلسله مراتبیِ سه سطحی، شبکه مضامینِ هندسی فضایی برای طراحی مساجد استخراج شده است که استناد به این شبکه، ارزیابیِ روشمند هندسی – فضاییِ مساجد معاصر تهران را میسر نموده است. طبق یافته های مبتنی بر این ارزیابی، میزان توجه به اصول هندسی فضاییِ حاصل از متون دینی، در مساجد نوآورانه تهران به مراتب کمتر از مساجد سنتی تهران است که این مهم با توجه به الگو بودن کلان شهر تهران برای بسیاری از شهرهای دیگر کشور، اهمیت تسریع در ساماندهی وضعیت موجود را می رساند.
عبدالحمید نقره کار،
دوره 4، شماره 3 - ( پائیز-95 1395 )
چکیده
در جهت ارائه نقشه راهبردی تحقق تمدن نوین اسلامی، درحوزههای مختلف و ابعاد متنوع آن باید از ، مدلی بنیانی و کاربردی را که مبتنی بر ساختاری علمی و منطقی و جهانی است ، ارائه نمود و سپس محتوای آن را مبتنی بر فرهنگ اسلامی (کلام الهی و سنت معصومین)، منطبق بر حقایق هستی از عالم و آدم مورد بهره برداری قرار داد سپس بر اساس مبانی آن مدل ، ارزیابی آثار را ارائه نمود.در غیر این صورت اهداف انقلاب اسلامی که اهدافی انسانی، فراملی و تاریخ ساز است هرگز محقق نخواهد شد.این رساله بر این باور است که این مدل ساختار کلی، مراحل ، منابع و مبانی هر یک از مراحل آن به صورت عمیق و خطاناپذیر مبتنی بر مکتب الهی اسلام ، قابل ارائه می باشد. در عین حال این ساختار از بعد علمی، عقلانی و وحیانی نیز قابل تحقیق ، تبیین و اثبات است یعنی هم به صورت درون دینی و هم برون دینی اثبات پذیر است .این ساختار کلی، که شامل حقایق عالم (عوالم وجود) و آدم (استعدادهای بالقوه و بالفعل، اراده، اختیار، آثار و سیر هبوطی و عروجی انسان) می باشد همه در ذیل (مشیت و قضا و قدر الهی ) قابل تبیین و تحلیل است.
روش تحقیق در این رساله مبتنی بر ساحات و مراتب عقل (استدلال منطقی) و مبتنی بر نقل (کلام الهی و سنت معصومین(س))، روشی استنباطی، اکتشافی و تفسیری می باشد. منابع خطاپذیر تحقیق (عقل تجربی و اجماع خبره گان) و منابع خطاناپذیر و داور آن (آیات قرآن و سنت معصومین(س) ) خواهد بود.مهمترین دستاورد این تحقیق، تبیین ساختار کلی فرایند های انسانی، مراحل و منابع اسلامی آن و بخصوص مبانی و اصول (راهبردی–مفهومی ) و راهکارهای (کاربردی-عملی) و راه حل های اجرایی مبتنی بر اصول دهگانه اجتهاد در شیعه و ارائه مدلی برای (ارزیابی آثار) از منظر اسلامی است.در عین حال در هر مرحله مکاتب منحرف و ناقص معاصر غربی (نوگرایی و فرانوگرایی) مورد ارزیابی و نقد قرار می گیرند.دستاوردهای این تحقیق در کلیه مباحث آموزشی، پژوهشی و اجرایی، بخصوص در رشته های میان دانشی نظیر گروه های هنری و معماری و شهرسازی، قابل استناد و بهره برداری است.این تحقیق در مجموع به ارائه یک نظریه جدید (انکشافی و تفسیری) با نام سلام (SALAM)1 در حوزه فرایندهای انسانی و رشته های هنری و معماری و شهرسازی می پردازد. این تحقیق مقدمه ای در جهت تبیین نقشه راه تمدن نوین اسلامی در کار گروه هنر، معماری و شهرسازی نیز می باشد.نتایج این تحقیق در تعدادی نمودار و جدول جمع بندی شده است.
فرهنگ مظفر، عبدالحمید نقره کار، مهدی حمزه نژاد، صدیقه معین مهر،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 96 1396 )
چکیده
امروزه به دلایل گوناگون تأمین سرزندگی و حیاتِ محیط به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت شهری تبدیل گردیده است. از آنجایی که محلات، ساخت و بافت اصلی شهرها را تشکیل میدهند، زندگی روزمره مردم در مقیاس محله به طور محسوسی قابل درک بوده و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. به دنبال تغییر در شرایط و عوامل مؤثر بر گسترش و توسعه شهری در دوران اخیر، محلات مسکونی انسان مدار جایگاه ویژه ای در شکلگیری شهرها داشته اند. هدف از به کارگیری تجلی اسم الحیّ در شکل گیری یک الگوی معنایی در طراحی محله، شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش سرزندگی محله بوده تا ظرفیت جذب و حضور افراد و گروههای مختلف را در این فضاها ارتقاء بخشد. بین مراتب کمال انسان به عنوان خالق و همچنین کاربرِ محله و مراتب کمال محله به عنوان زمینه حیات مطلوب و فعل انسانی، همبستگی معنا داری وجود دارد و تقرب محله به مقام تجلی اسماء الهی از این دو بُعد دارای اهمیت و منشاء اثر است.
این تحقیق با رویکرد اسلامی و مبتنی بر منابع عقل و نقل با روش استدلال منطقی و تفسیری- تحلیلی بررسی انجام گرفته است. بنابراین برای شناسایی ابعاد و ویژگی های سرزندگی در محله اسلامی، متون اصیل اسلامی(قرآن و روایات ائمه (ع)) بررسی شده و عناصر مرتبط با محله شناسایی خواهد شد. سپس ابعاد آنها استخراج گشته و بازتابِ اسماء و صفات الهی (به ویژه اسم جامع الحَیّ) و ویژگی های جامع انسان کامل از جمله حیات او و ظهور آن در عرصه زندگی جمعی و محله مورد تفحص قرار گرفته و بدین نحو الگوی معنایی طراحی برای ایجاد محله ای منطبق با جهان بینی اسلام تدوین می گردد. چرا که، محله ای که با اتکاء به اصول و قواعد اندیشه توحیدی و اسلامی شکل می گیرد، در پس صورت، حاوی معنایی است که این معنا دست آوردی از اندیشه اسلامی است.
• عبدالحمید نقره کار، پریسا یمانی، مهدی حمزه نژاد،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان-1397 1397 )
چکیده
انتخاب کاربری های جانبی و محل استقرار آنها، جزو پرچالش ترین قسمت های طراحی مسجد می باشد. در فتاوای مراجع تقلید، سازگاری یا سنخیت هر کاربری با کاربری عبادی مبنای انتخاب آن کاربری در مسجد در نظر گرفته شده است. . اما آیا در طراحی معماری مسجد، موقعیت استقرار فضای هر کاربری نیز مرتبط با میزان سازگاری آن است؟ در رابطه با این سوال این فرضیه مطرح می شود: هر چه میزان سازگاری و یا سنخیت کاربری جانبی با کاربری عبادی بیشتر باشد در وضعیت استقرار خود نیز باید در مکانی نزدیکتر به فضاهای عبادت جاگذاری شود.
هدف از این مقاله، مشخص کردن معیارهای سازگاری کاربری های جانبی با کاربری عبادی، اولویتبندی کاربری های جانبی بر مبنای درجه سازگاری، مشخص کردن جایگاه کاربریهای جانبی نسبت به فضاهای عبادت و در نهایت تبیین رابطه میان میزان سازگاری و موقعیت استقرار کاربریهای جانبی مساجد نسبت به کاربری عبادی است.
جهت دست یابی به این هدف، ابتدا از طریق ارائه پرسشنامه به متخصصین طراحی معماری مسجد و تحلیل آن با آزمون خی دو، جایگاه هر کاربری نسبت به کاربری عبادی مشخص شد. سپس با مراجعه به فتاوای مراجع تقلید معیارهای سازگاری، شامل عدم منافات با شان مسجد و عدم ایجاد مزاحمت، استخراج و بر این مبنا پرسشنامه ای به خبرگان مذهبی و معماری ارایه گردید و با مدل رتبه بندی تاپسیس درجه سنخیت کاربریها اولویتبندی شد. در انتها کاربری های مشخص شده در هر جایگاه استقرار (گام اول)، با اطلاعات بدست آمده در رابطه با میزان سازگاری هر کاربری با کاربری عبادی (گام دوم) مورد مقایسه قرار گرفتند.
این مقاله در دستیابی به اهداف فرعی، معیارهای سازگاری کاربری های جانبی با کارکرد عبادی در مساجد را استخراج نمود. بر این مبنا کاربری ها، به چهار دسته تقسیم شدند که می تواند مبنای انتخاب کاربری ها برای مسجد باشد. جاگذاری کاربری های در مسجد نسبت به فضای عبادی نیز مشخص گردید. در راستای سنجش فرضیه پژوهش مشخص گردید لزوما سازگاربودن کاربری جانبی با کاربری عبادی، دلیل بر نزدیک شدن محل استقرار آن به کاربری عبادی نمی باشد. توصیه استقرار برای برخی کاربری های با سطح سازگاری بسیار بالا در درون مسجد و برای کاربری های ناسازگار در خارج مسجد بوده است. ولی در مورد کاربریهای با سطوح سازگاری متوسط و کم، اینگونه نیست و در طراحی معماری آنها بایستی تدابیری را اندیشید که در عین حال که کاربری به لحاظ عملکردی پاسخگوست، برای مسجد مزاحمتی نداشته باشد.
سلمان نقره کار،
دوره 9، شماره 4 - ( 9-1400 )
چکیده
اگر مأموریت اصلی معماران را «ساماندهی مکان زندگی انسان در بستر محیط» بدانیم؛ آنگاه شناخت «انسان و محیط و نسبت میان این دو» مبنای تصمیمات آنان در طراحی خواهد بود. این شناخت هر دو ساحت «هستها و بایدها» را شامل میشود که اگر مبتنی بر «عقل و وحی» باشد؛ قاعدتاً اصول معماری منتج از آن، را میتوان عقلانی و اسلامی و آثار معماری مبتنی بر آنرا نیز «معماری اسلامی» دانست. تاکنون دیدگاههای مختلفی درباره معماری اسلامی مطرح شده که میتوان خاستگاه آنها را از دو سو دسته بندی کرد. از یکسو اسلامشناسان با بهرهگیری از منابع اسلامی به سمت مبانی و اصول معماری حرکت کردهاند؛ و از دیگر سو معماران و شهرسازان از جایگاه تخصصی خود با مراجعه به این منابع در جستجوی اصول معماری اسلامی برآمدهاند. این تحقیق با هدف پیشنهاد یک ساختار «وحدتبخش و کارآمد» برای تبیین رابطه «معماری و اسلام» آغاز شده است؛ و در جستجوی یک مدل جامع برای ترکیب و تألیف مؤلفههای ایندو مقوله میباشد. پرسش ما آن است که «چگونه میتوان از آموزههای اسلامی بهطور جامع و کاربردی در معماری بهره جُست؟» مسیر تحقیق اینگونه است که ضمن تبیین دو مقوله «اسلام و معماری» با روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی تلاش میشود که با روش مدلسازی مفاهیم بنیادین این دو مقوله تألیف گردد. یافته تحقیق بیانگر آن است که آموزههای اسلامی را میتوان در سه ساحت «حکمت نظری و عملی و مضاف» دستهبندی کرد. معماری نیز از سه منظر «سیستمی، فلسفی، راهبردی» قابل تبیین است (سفر) که فصل مشترک آنها چهار رُکن اصلی در معماری است. ترکیب این دو مقوله (سه حوزه حکمت اسلامی و چهار مؤلفه معماری) ظرفیت مناسبی برای ساماندهی یک «مکتب معماری اسلامی» در اختیار میگذارد. نتیجه و حاصل کار یک ساختار جدولگونه است با 40 خانه که محتوای آن با آموزه های حکمت اسلامی باید تکمیل شود و میتواند در «راهبری پژوهشهای معماری اسلامی» مفید باشد. دستاورد تحقیق ارائه الگویی وحدتبخش به مجموعه دیدگاهها در قالب یک ساختار نسبتاً جامع خواهد بود که یکی از مقدمات شکل گیری «مکتب اسلامی-ایرانی معماری» در آستانه گام دوم انقلاب است
سید مجید هاشمی طغرالجردی، سلمان نقره کار، فاطمه کوثر،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده
با پذیرشگرایش عالم به تکامل حول محور وجودی ائمه اطهار(ع) بهعنوان وجه الله و مصادیق انسان کامل، شناخت شاخصهای معماری کمالدهنده حرمهای مطهر اهمیت مییابد. حرم، مکان فیض الهی و مومنان طالب وجه الله میباشند. عاشورا دروازهای از نور است به باطن قبله و نشانهایست تا راه نمایان بماند؛ و این چنین است که نشانه و نمادهای وحیانی در حرمهای مقدس اهمیت مییابد. هنر و معماری اسلامی، انعکاس بصری کلام خداوند است و کتیبههای معنوی-آیینی برجستهترین نمادی است که با تجلی حقایق پلی از عالم محسوس به عالم معنا میگشاید. این مقاله در پاسخ به این سوال که کتیبههای آیینی-معنوی بهعنوان رسانهای ماندگار از بابالقبله تا گنبدخانه حرم مطهر امام حسین(ع) با چه الگوی مفهومی- شکلی، مفاهیم اصیل دینی را در معماری حماسی-مذهبی بیان نمودهاند، به این مسیر مقدس و گنبدخانه حرم مطهر بهعنوان نقطه پیوند زمین و آسمان و نماد عدالتخواهی احرار پرداخته است. برای شناخت نوع خط و قالب هنری و درک متن کتیبههای گنبدخانه حرم مطهر، پس از تصویرنگاری و برداشت میدانی با روش تحلیلی-تفسیری مشخص میشود که ﮐﺘﻴﺒﻪﻫﺎی قدسی حرم مطهر ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ رسانهای نمادین متناسب با قیام امام حسین(ع) تنظیم شده است و ضمن توجه به لفظ جلاله «الله» در مرکز برخی کتیبهها، در این میان استفاده از آیات سوره«صف»، «یاسین»، و «فجر» در محور بابالقبله تا داخل گنبدخانه نمود بیشتری داشته؛ و بهخصوص سوره «فجر» در کتیبه طوماری متصل به اربانه گنبد (که ارتفاع ساق و اربانه حدود 5 متر و خود تا راس آن حدود 14 متر و با نظام هندسه دوایری است)، ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ سوره مرتبط با وجود مقدس امام حسین(ع) جای گرفته است. همچنین زیارت ناحیه مقدسه و عاشورا نیز در کتیبهها ظهور بیشتری دارد. نوع خط نشان از هنر خط ثلث اثر استاد محمد حسین شهید مشهدی خطاط برجسته قاجار به سال 1373 ﻫ.. ق است که درحرم مطهر امام رضا(ع) نیز در دوره مذکور توفیق کتیبهنویسی یافته است. مفهوم چهار کتیبه ترنجی ساق گنبد نیز ضمن شکر پروردگار در توفیق به تزئین و طلاکاری گنبد به دوره و بانی ساخت پرداخته است. در نهایت و با توجه به طرح ترفیع گنبد مطهر امام حسین(ع) در زمان کنونی پیشنهاد این مقاله اضافه نمودن ذکر برادری و وحدت دو ملت ایران و عراق در کتیبههای ترنجی ساق گنبد و تکرار سوره فجر در کتیبه طوماری ساق میباشد.
مسعود فلاح، عبدالحمید نقره کار، بهرام صالح صدق پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده
مبتنی بر اصل وحدت و مراتب وجود، کلیۀ ممکنات طی مراتبی از مقام ذات الهی نزول و حدوث یافتهاند. طی این مراتب، هر مخلوق، سیری را از عالم معنا تا عالم صورت و ماده طی مینماید و تجلی میزانی از حقیقت معنا (مبتنی بر صفت قدر) میباشد. مصنوعات بشر نیز میباید به صورت نسبی حقیقت معنا را متجلی بسازد و انسان را از حجابهای صوری برهاند و به سرچشمه پاک معنا رهنمون سازد. در این راستا، بر انسان است تا با شناخت حقیقت معنا و فرایند نزول آن، زمینه را برای این مهم فراهم سازد. لذا این پژوهش درصدد است تا با شناخت ساختار فرایندهای انسانی (نظریه سلام)، به بررسی امکان همگامسازی آن با فرایند نزول معنا بپردازد و به تجلای بیشتر این سرچشمۀ معنوی کمک نماید. بدین جهت، ابتدا سعی میگردد تا با رویکردی تفسیری- تحلیلی به تبیین چهارچوب نظری پژوهش که در اینجا فرایند نزول معنا، توسط فعل الهی در مخلوقات است پرداخته شود؛ سپس با تشریح نظریه سلام و با استفاده از روش استدلال منطقی، تلاش در انطباق و ایجاد زمینهای برای الگوبرداری از فعل الهی توسط انسان گردد؛ و در ادامه طی بررسی این انطباق در یک نمونه موردی به جمعبندی بپردازد. در پایان اینچنین نتیجه میگردد که در راستای تجلی حقیقت معنا در مصنوعِ انسان، میبایست میزانی (قدری) از «اسماء فعل» و مبتنی بر چهار ویژگی تناکح، تقابل، تفاضل، و تعاون، توسط توسط اجتهاد حرفهای شناسایی، و در خلق مصنوع به کار گرفته شود.
آقای مهندس عبدالحمید نقره کار، دکتر سلمان نقره کار،
دوره 11، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
این مقاله آغازی برای ارائه سلسه مقالاتی، در ارزیابی آثار معماری ایران و جهان از منظر اسلامی است، برای تألیف کتابی در این مورد.
ایتدا مقالۀ حاضر به موضوع تأثیر انحرافات فرهنگها بر معماری معابد و نیایشگاهها از منظر اسلامی میپردازد. بعد از مقدمهای در مورد دو نوع مکتب الهی و غیرالهی، دلایل و مجوز ارزیابی آثار معماری جهان را از منظر فرهنگ اسلامی توضیح میدهد. سپس مفهوم نیایش «حقیقی، تکوینی، تکاملی، و اختیاری» را توضیح داده و بر مبنای آن «نیایشگاه مناسب و مطلوب» را تشریح مینماید.
در ادامه عناصر معناپذیرتر در معماری نظیر «ایدههای فضایی و هندسی– تزئینات مناسب و نامناسب، سبک معناگرایی و نمادگرایی، رابطه نیایشگاه با زمینههای فرهنگی و اقلیمی» تشریح میشوند.
در ارزیابی مساجد اصیل دوران اسلامی ایران مصادیقی نظیر «تبدیل آتشکده چهارطاقی به مسجدایزدخواست، مسجد جمعه اصفهان، مسجد امام اصفهان» به عنوان نمونه مطرح میشوند.
در مورد مساجد غیراصیل و بدعتآمیز قبل و بعد از انقلاب اسلامی، مصادیقی نظیر «مسجد الجواد، مسجد دانشگاه تهران، مسجد الغدیر، نمازخانه موزه فرش تهران، مسجد ولیعصر در جنوب پارک دانشجو «طرح قدیم و جدید آن»، و «مصلی تهران» مورد ارزیابی قرار میگیرد.
روش تحقیق در این مقاله «کلنگری و همهجانبهنگری» از منظر منابع و مبانی اسلامی است؛ بنابراین رویکرد آن هم کیفی است و هم کمّی؛ و رابطه ایده با پدیده را علت و معلولی میداند.
منابع خطاناپذیر آن «قرآن و سنت معصومین(س)» و منابع خطاپذیر آن «عقل فردی و اجماع خبرگان» است.
اثبات گزارههای «عقلی» آن «استدلال منطقی» و گزارههای «نقلی» آن «تفسیری» از منابع معتبر است.
نتایج این تحقیق کاملاَ نشان میدهد که «انحرافات اعتقادی و فرهنگی» چگونه بر «عملکردهای نیایشگران، رفتار و مراسم آنها و در نهایت در شاکله جزئی و کلی نیایشگاه» تأثیرات نامناسب و نامطلوب میگذارد.