جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای نصر

آزیتا بلالی اسکویی، فرناز نظرزاده عنصرودی، ائلناز نظرزاده عنصرودی،
دوره 8، شماره 3 - ( پائیز 1399 1399 )
چکیده

قرآن­ کریم به‌عنوان کتاب هدایتگر و تعالی‌بخش انسان، شامل مجموعه‌ای از آیات الهی است که حقایق و اسرار بی‌شماری در آن نهفته شده و بزرگ‌ترین جلوه ظهور یک حقیقت در کالبد مادی به شمار می‌آید؛ به‌طوری‌که حقیقت بهشت در کالبد مادی و معماری باغ ظهور می‌یابد. برخلاف ظاهر ساده باغ ایرانی، پیچیدگی‌های ساختاری و معنایی حاصل از آمیختگی عناصر چهارگانه در باغ ایرانی، اقتباس‌شده از باغ بهشتی است؛ و در حقیقت تأثیرپذیری الگوی باغ از عنصر آب به‌عنوان اصلی‌ترین عامل وجودی آن و به دلیل تقدس این عنصر در اندیشه دینی ایرانیان به‌وضوح مشخص و از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ به‌طوری‌که می‌توان گفت آب عنصری حیاتی در صیانت مقام و منزلت بهشت در تجلی و ظهور آن در باغ ایرانی است. روش این تحقیق تفسیری و بر اساس تحلیل محتوای آیات قرآن است. این پژوهش در پی یافتن تجلی صورت پذیرفته در مضمون عنصر آب در نظام کالبدی و کارکردی باغ ایرانی با تصویر آن در باغ بهشتی است. در این راستا با انطباق باغ ایرانی و باغ بهشتی از منظر قرآن کریم و با استناد به تفاسیر سوره آل‌عمران می‌توان دریافت که نظام کارکردی در باغ ایرانی با اسامی باغ بهشتی -که متناسب با درجه و مراتب آن است- متناظر بوده و عنصر آب در نظام کالبدی باغ ایرانی، حاصل نمود صورت‌های مختلف آب در کارکردهای باغ بهشتی است.
آقای ابوذر ایزدپور، دکتر مهدی حمزه‌نژاد، دکتر طاهره نصر، دکتر محمدعلی اخگر،
دوره 11، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

در سه دهه‌ی اخیر مطالعات گسترده‌ای در فرآیند طراحی صورت گرفته است و در برخی از آن‌ها، مطالعات میان رشته‌ای با نگاهی روان‌شناسانه یا فلسفی به این فرآیند دیده می‌شود. در ایران هم نمونه‌های اندکی از نگاه فلسفی به فرآیند طراحی وجود دارد. یکی از نگرش‌های مهم در نگرش‌های جهانی و ایرانی که ریشه‌ی فلسفی قوی نیز در اندیشه‌ی غربی دارد؛ نگرش دوگانه‌گرا و فرآیند تکامل طرح از طریق نوسان دوگانه‌هاست. این تحقیق با مبنا قراردادن فلسفه‌ی صدرایی سعی دارد تأثیر این فلسفه را در تعریف این فرآیند روشن نماید. هدف این تحقیق کاربردی است و قصد دارد نتایجی سازگار با مبانی فلسفی؛ و امیدبخش برای بهره‌ی بیش‌ترْ طراحانه؛ در اختیار طراحان قرار دهد. روش تحقیق استدلالی- تحلیلی بر مبنای قواعد فلسفی است که ابتدا مروری بر فرآیندهای طراحی معماری موجود و استخراج مؤلفه‌های مربوطه داشته و بعد از آن طی بررسی و قیاس‌های بدست آمده از فرآیندهای موجود، دوگانه‌های نهفته در دل نظریات مختلف نیز استخراج گشته‌اند که عبارتند از: «شناخت‌ضمنی- شناخت‌علمی»؛ «ناخودآگاهی- خودآگاهی»؛ «واگرایی- همگرایی»؛ «جعبه‌سیاه- جعبه‌شفاف»؛ و «نظریه‌های هنجاری- اثباتی»؛ که هرکدام نقش مهمی در ایجاد میدان لازم جهت شکل‌گیری فرآیند طراحی دارند. این دوگانه‌ها تحت نظریه‌های فلسفی ساختارگرایی یا ساختارشکنی و با ریشه‌ی کهن‌ترِ دیالکتیک هگلی شکل گرفته‌اند و گاه نگاه‌های روان‌شناسانه‌ی عمیق همچون «خودآگاه» و «ناخودآگاه» هم در آن نقش دارند. پژوهش حاضر همه‌ی دوگانه‌ها را تحت لوای دو مؤلفه‌ی عام‌تر، با تعبیرِ زایش توأمِ «جزء و کل» از درون یکدیگر برخواسته از قاعده‌‌ی بسیط‌الحقیقه‌ی صدرایی، تعریف می‌کند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که این دوگانه ماحصل تجارب نسل اول و سوم فرآیند طراحی‌اند و هر شقِّ آن در مقطعی از مقاطع مختلف طراحی کاربرد داشته و لذا می‌توان از هر دو توأمان در فرآیند طراحی و شکل‌گیری طرح بهره برد. بر این اساس، هر مؤلفه‌ی معماری در هر بخش از مراحل طراحی، از دو جنبه‌ی متفاوت قابل بررسی و شناخت می‌شود و در راستای هدف این پژوهش می‌تواند بر فرآیندهای طراحی معماری کنونی مؤثر باشد: ۱. از آن جنبه که جزء بوده، به خود نگریسته، تَعَیُّن یافته و در کثرت است؛ ۲. از آن جنبه که کل بوده، به بسیط خود (ورای خود) نظر افکنده و به وحدت می‌گراید. نوآوری این تحقیق، مسیریابیِ تعریفِ «کل از دل جزء» و «جزء از دل کل» است که به‌‌نظر می‌رسد می‌تواند مسیرهای لازم و ارزشمندی برای فرآیند طراحی ایجاد نماید که نویدبخش نگاه جامع بین سه نسل قبل از فرآیند طراحی معماری؛ و تعریف‌گر نسل چهارم باشد.

آقای ابوذر ایزدپور، دکتر مهدی حمزه‌نژاد، دکتر طاهره نصر، دکتر محمدعلی اخگر،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

بساطت وجودیِ معماری می‌تواند تلائم و هماهنگی بین عرصه‌ی محیط زندگی انسان (معماری)، عرصه‌ی درون و نفس انسان (عرصه انسان‌شناختی و خودشناسی) و عرصه‌ی هستی و واقعیت (عرصه‌ی هستی‌شناختی) را برقرارسازد؛ و این مهم در بستر حکمت‌متعالیه، خصوصا قاعده‌ی «بسیط‌الحقیقه» ساری و جاری است. این‌مقاله به‌طورخاص در زمینه‌ی دانش فرآیند طراحی ‌معماری انجام ‌گردیده و در پی بررسیِ نحوه‌ی تأثیر این حکمت بر فرآیند طراحی ‌معماری است و با استفاده از متدولوژی استدلال منطقی و تحلیل محتوای کیفی و مطالعه‌ی اسناد کتابخانه‌ای و نیز با هدف حصول روشی معرفت‌شناسانه و هستی‌شناسانه، در ابتدا مروری بر فرآیندهای ‌طراحی‌ معماری موجود و استخراج مؤلفه‌های مربوطه دارد؛ پس ‌از آن با بررسی مبانی حکمت‌متعالیه، جهت شناخت‌شناسی صدرایی گام بر می‌دارد و اقدام ‌به تطبیق مؤلفه‎‌‌های بدست‌آمده با مؤلفه‌های متناظر در مدل‌های فرآیند طراحی‌ معماری کرده و سپس چگونگی تأثیر مبانی اخذشده از حکمت‌متعالیه بر روی فرآیندهای ‌طراحی را بیان‌ می‌دارد. نتیجه‌ آنکه بساطت نفس نسبت‌به قوای مادونش، محاط در بساطت «واجب‌الوجود» نسبت‌به کل نظام هستی است و ازآنجا که معماری نیز فعلِ قوای نفس ازجمله قوه‌ی خیال می‌باشد؛ محاط در بساطت نفس مطرح ‌می‌گردد و این مهم در بستر قاعده‌ی «بسیط‌الحقیقه‌ی» ملاصدرا رخ‌ می‌دهد و پیامد آن فرآیند طراحی ‌صدرایی است؛ لذا می‌توان ‌گفت؛ ‌آنچه تاکنون، در فرآیندهای طراحی رایج مسکوت‌مانده؛ بحث نفس و نحوه‌ی تأثیر آن بر مدل‌های موجوداست که می‌تواند به‌روندِ افقی مدل‌های فرآیندطراحیِ موجود، سیری عمودی از عالم ماده به خیال و عقل ببخشد.

خانم فرنوش غفاری، دکتر حافظه پوردهقان، دکتر اسماعیل شیعه، دکتر سید حسین نصر، دکتر مهدی خاکزند،
دوره 13، شماره 2 - ( 3-1404 )
چکیده

مفهوم تقدس فراتر از مفهوم مقدساتی است که به رسمیت شناخته شده‌­اند. بسیاری از فضاهای مقدس صرفا برای عبادت مورد استفاده قرار نمی­‌گیرند، از این‌رو نیاز به درک تنوع در فضاهای مقدس، از جمله از نظر نحوه استفاده از آن‌ها وجود دارد. از دیدگاه بسیاری از ادیان و آیین­‌های سنتی از جمله اسلام هیچ تفاوت ذاتی در محیط برساخته از جهت امر قدسی و غیر قدسی وجود نداردمفهوم تقدس فراتر از مفهوم مقدساتی است که به رسمیت شناخته شده­اند. بسیاری از فضاهای مقدس صرفا برای عبادت مورد استفاده قرار نمی­گیرند، از اینرو نیاز به درک تنوع در فضاهای مقدس، از جمله از نظر نحوه استفاده از آنها وجود دارد. از دیدگاه بسیاری از ادیان و آیین­های سنتی از جمله اسلام هیچ تفاوت ذاتی در محیط برساخته از جهت امر قدسی و غیر قدسی وجود ندارد؛ بدین سبب خانه می­تواند مفهومی باشد که به مانند فضایی مقدس عمل کند. از سویی تمرکز مشترک فضای مقدس و فضای معنوی بر امر متعالی سبب گردیده، در برخی از مفاهیم ادبی این دو عبارت در کنار یا به جای یکدیگر به کار روند. این در حالی است که فضای مقدس و فضای معنوی شامل برخی مفاهیم متمایز از یکدیگر می­باشند که این امر ما را ملزم می­دارد در درک مفهوم تقدس در فضای خانه، جایگاه معنایی هر یک از این دو عبارت و نسبت میان آنها مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو در این مقاله برای روشن شدن مفهوم «فضای مقدس» در خانه­های مسلمانان به دو مساله پرداخته می­شود، اول آنکه، اگرچه از منظر اسلام فضای مقدس مفهومی است که تنها متعلق به اماکن مذهبی نمی­باشد اما، چه تفاوتی­هایی می­تواند در مفهوم فضای مقدس در اماکن مقدس مذهبی با مفهوم فضای مقدس در خانه وجود داشته باشد؟ و دوم هر چند «فضای مقدس» و «فضای معنوی» دو عبارتی است که مکمل یکدیگرند اما دارای مفاهیمی متمایز می­باشند، لذا این سوال مطرح است که، چه نسبت مفهومی میان فضای مقدس و فضای معنوی در خانه­های مسلمانان برقرار است؟ این مقاله دارای رویکردی کیفی و بر پایه روش تفسیری-تاریخی می­باشد. داده­ها مبتنی بر مستندات، بحث­های تقسیری و مصداقی و فیش برداری، گردآوری و با استفاده از استدلال استقرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته­اند. همچنین شواهدی در ارتباط با موضوع، مورد بررسی قرار گرفته و پس از تفسیر، نتایج تفسیرها استدلال، و در نهایت خروجی مشخصی ارائه می‌شود. نتایج این مقاله نشان می­دهد فضای مقدس در خانه و اماکن مقدس مذهبی از مفاهیم و قوانین متفاوتی پیروی می­کنند که بخشی از این تفاوت­ها  در «ثابت و مشروط بودن فضای مقدس»،  «نسبت میان فضای مقدس و رفتار»، و «نسبت میان فضای مقدس و فضای معنوی» قابل مشاهده است. از سویی فضای مقدس و فضای معنوی در خانه دارای نوعی رابطه علی با یکدیگر می­باشند، که در این رابطه فضای معنوی پیش زمینه فضای مقدس و فضای مقدس معلول رفتاری است که در نتیجه معنویت درون فردی تجلی می­یابد. ؛ بدین سبب خانه می‌­تواند مفهومی باشد که به مانند فضایی مقدس عمل کند. از سویی تمرکز مشترک فضای مقدس و فضای معنوی بر امر متعالی سبب گردیده، در برخی از مفاهیم ادبی این دو عبارت در کنار یا به جای یکدیگر به کار روند. این در حالی است که فضای مقدس و فضای معنوی شامل برخی مفاهیم متمایز از یکدیگر می­‌باشند که این امر ما را ملزم می­‌دارد در درک مفهوم تقدس در فضای خانه، جایگاه معنایی هر یک از این دو عبارت و نسبت میان آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد. از این‌رو در این مقاله برای روشن شدن مفهوم «فضای مقدس» در خانه­‌های مسلمانان به دو مساله پرداخته می‌شود، اول آنکه، اگرچه از منظر اسلام فضای مقدس مفهومی است که تنها متعلق به اماکن مذهبی نمی­‌باشد اما، چه تفاوت‌هایی می­‌تواند در مفهوم فضای مقدس در اماکن مقدس مذهبی با مفهوم فضای مقدس در خانه وجود داشته باشد؟ و دوم هر چند «فضای مقدس» و «فضای معنوی» دو عبارتی است که مکمل یکدیگرند اما دارای مفاهیمی متمایز می­باشند، لذا این سوال مطرح است که، چه نسبت مفهومی میان فضای مقدس و فضای معنوی در خانه­‌های مسلمانان برقرار است؟ این مقاله دارای رویکردی کیفی و بر پایه روش تفسیری-تاریخی می‌­باشد. داده‌­ها مبتنی بر مستندات، بحث­‌های تقسیری و مصداقی و فیش برداری، گردآوری و با استفاده از استدلال استقرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌­اند. هم‌چنین شواهدی در ارتباط با موضوع، مورد بررسی قرار گرفته و پس از تفسیر، نتایج تفسیرها استدلال، و در نهایت خروجی مشخصی ارائه می‌شود. نتایج این مقاله نشان می‌­دهد فضای مقدس در خانه و اماکن مقدس مذهبی از مفاهیم و قوانین متفاوتی پیروی می‌­کنند که بخشی از این تفاوت­‌ها  در «ثابت و مشروط بودن فضای مقدس»،  «نسبت میان فضای مقدس و رفتار»، و «نسبت میان فضای مقدس و فضای معنوی» قابل مشاهده است. از سویی فضای مقدس و فضای معنوی در خانه دارای نوعی رابطه علی با یکدیگر می‌­باشند، که در این رابطه فضای معنوی پیش زمینه فضای مقدس و فضای مقدس معلول رفتاری است که در نتیجه معنویت درون فردی تجلی می­یابد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb