جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای عباس زاده

مظفر عباس زاده، اصغر محمدمرادی، وحید اسماعیل زاده، الناز سلطان احمدی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زیبایی محیط شهری به‌عنوان بستری که هر روزه توسط طیف وسیعی از مردم تجربه می­شود؛ جزو نیازهای متعالی انسان بوده است؛ و به مثابه محرکی برای شکوفایی وی عمل می­کند. لذا در شکل‌دهی و طراحی محیط، مقوله هنر و رابطه آن با موضوع زیبایی­‌شناسی از اهمیت شایان توجهی برخوردار است و در سطح جامعه به پدیده­ای ارزشی و هدفمند نیز بدل می­شود.
هدف از این تحقیق، بررسی مفهوم نظری ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی است؛ تا علاوه بر شناسایی و نقش ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی ایرانی- اسلامی، به تبیین جایگاه کابردی ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی در خلق معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی بپردازد. این هدف در راستای پاسخگویی به سوالات اصلی است: ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی در دو دیدگاه جهان غرب و ایرانی- اسلامی از چه جایگاه نظری برخوردار است؟! و کاربرد عملی احصای ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی در معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی چیست؟! تحقیق حاضر از نوع بنیادی- نظری با رویکرد کیفی است؛ که در آن جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات کیفی با استفاده از منابع اسنادی مکتوب علمی و کتابخانه‌ای در حوزه‌های علوم مرتبط با زیبایی‌شناسی انجام می­گیرد و اطلاعات تحلیلی با تعمیم به حوزه معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی با روش استدلال قیاسی به استحصال نظری ارزش‌های بنیادین زیبایی­‌شناسی و اصول کاربردی خلق معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی می­پردازد.
یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است که چهار دسته اصلی ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی در اسلام، 1. ارزش‌های زیبایی‌شناسی معقول، 2. محسوس، 3. معقول مستند بر محسوس، و 4. محسوس مستند بر معقول بوده‌است و این ارزش‌ها به ترتیب در ارتباط با زمینه‌های منطقی، عاطفی و اخلاقی، معنا و رمزپردازی، آرمان‌ها و ایده‌های معقول می­‌باشند که در بستر معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی بکار گرفته می‌­شوند.
مسعود ناری قمی، محمدجواد عباس زاده،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده

در بررسی روحانیت فضای مسجد، بحث در رابطه با هدف غایی و ایدئال در معماری اسلامی کاملاً واضح و روشن است و جایگزین نمودن مسئلۀ «الوهیت» به‌عنوان هدف غایی روحانیت فضای مسجد کمتر بحثی را میان صاحب‌نظران این حوزه در پی دارد؛ امّا همین اصطلاح می‌تواند معانی بسیار متغیّری را به خودش بگیرد که مسئلۀ اصلی تحقیق حاضر تدقیق معانی متغیر و رسیدن به چهارچوبی درست از منظر اسلام است. هدف از نگارش مقاله این است که نقش پرورش‌دهندۀ معماری از زوایای جدیدی بررسی شود و ارتباط آن با بُعد روحانی زندگی انسان واضح‌تر گردد. مقالۀ حاضر در مرحلۀ گردآوری داده‌ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه‌ای بهره برده است و در مراحل بعد، از روش استدلال قیاسی استفاده شده است. این پژوهش در جست‌وجوی نظریۀ نوین برای خوانش مسجد در اسلام، ابتدا رویکرد زیباشناسانه و معرفت‌گرا دربارۀ نقش مسجد را از منظر متن سنت نقد می‌کند و آن را به‌عنوان رویکردی که کالبد یا فضای مسجد را در جایگاه غایت روحانیت می‌نشاند، فاقد اصالت لازم از دید اسلامی معرفی می‌کند. سپس با نگاهی دقیق‌تر در رابطه با رویکرد «ابزاری» به نقش مسجد در احراز روحانیت به‌جای نگاه غایتی، موضوع رابطۀ مفهوم مسجد با بحث فلسفۀ تکنولوژی را ‌طرح می‌کند که این تغییر نگرش، دریچۀ جدیدی را به‌سوی فهم رابطۀ اسلام و معماری باز می‌کند. لذا ضمن مطرح‌نمودن رویکرد نوین برای ورود مبانی اسلامی در طراحی مسجد، از لحاظ ممانعت از تحریفات دینی در مسجد و دیگر فضاهای مذهبی نیز می‌تواند رویکرد کاراتری را پیش‌رو نهد. در نهایت، نتایج تحقیق حاکی از آن‌اند که از میان ارتباطات پنج‌گانۀ معماری به‌عنوان ابزار حضور، ارتباط پس‌زمینه‌ای منطبق‌ترین وضعیت را با اقتضائات اسلامی در حوزۀ مسجد دارد که تبعات طراحانۀ آن باید در آینده دقیق‌تر بررسی شوند.
 

 


دکتر مظفر عباس زاده، آقای رضا کریمی،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

بافت‌های تاریخی را می‌توان نماد اصالت و هویت شهرها قلمداد نمود، که واجد ارزش‌های والایی می‌باشند. این بافت‌ها به‌عنوان میراث معماری و شهرسازی از گذشتگان به یادگار مانده و بخش‌های کلیدی شهر را در‌بر گرفته است. امروزه مهم‌ترین بخش از وظایف کارشناسان حوزه شهری در قبال این میراث گران‌بها، شناخت ارزش‌های مستتر در آن و هم‌چنین حفظ و اعتلای آن می‌باشد. اما آن‌چنان که باید، ارزش‌های این بافت‌ها در فرآیند مطالعاتی طرح‌های توسعه شهری جایگاه مناسبی ندارد. با ورود مدرنیسم به ایران و تحمیل آرایش فضایی جدید منتج از آن به بافت‌های تاریخی شهرهای کهن، پاسخ‌گویی به نیازهای اجتماعی و فرهنگی ساکنان به فراموشی سپرده شده است. تعدد رویه‌ها و مقطعی بودن آن‌ها و تأثیرپذیری سیاست‌های مربوطه از تصمیمات مقطعی بدون پشتوانه فلسفی و نظری، تنگنایی است که در حال حاضر کشورهای در حال توسعه  با آن مواجه هستند. بنابراین، میراث شهری را نمی‌توان به‌عنوان یک پدیده مجزا، محدوده محصوری که به‌واسطه طرح‌ها و ضوابط از نیروهای بیرونی تغییر در امان مانده، تصور نمود. فرآیند کار بدین صورت بوده که ابتدا ارزش‌های میراث معماری و شهرسازی معرفی و یک دسته‌بندی قابل استحصال از آن ارائه گردیده و سپس به بررسی تطبیقی تحقق این ارزش‌ها در شرح خدمات مطالعاتی طرح‌های جامع، تفصیلی، شرح خدمات ویژه و غیرهمسان اقدام و در مرحله بعد با اعمال آسیب‌شناسی، دلایل عدم تحقق آن در این طرح‌ها مطالعه شده است. در این راستا جهت بررسی دقیق موضوع، طرح‌های توسعه چند شهر در منطقه شمال‌غرب کشور مورد مداقه قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که طرح‌های توسعه شهری به‌عنوان مهم‌ترین اسناد برنامه‌ریزی شهری در زمینه توجه به ارزش‌های میراث معماری و شهرسازی و کاربست آن در جهت حفاظت این میراث، ضعیف عمل کرده و جایگاه صحیحی برای آن در نظر گرفته نشده است در همین ارتباط طرح‌های ویژه حفاظت و احیای محدوده تاریخی در بحث توجه به ارزش‌های متعدد بافت‌های تاریخی موفق عمل کرده و بسیاری از خلأهای موجود را پوشش داده است؛ اما هم‌چنان دارای معایبی است. در ادامه بر اساس نتایج بدست آمده راهکارهایی با هدف رفع این نقایص و احصا و کاربست مناسب ارزش‌ها در طرح‌های توسعه شهری پیشنهاد شده به‌طوری که مطالعه، بررسی و ارائه طرح مناسب به‌صورت یکپارچه برای کلیت شهر با لحاظ تفاوت‌ها و ویژگی‌های منحصر هر بخش از شهر می‌تواند بسیاری از مسائل میراث شهری را مرتفع کند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb