جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای حسین پور

مهران علی الحسابی، محمد انام پور، هاله حسین پور،
دوره 5، شماره 3 - ( پائیز 96 1396 )
چکیده

مراکز شهری فارق از نقش و عملکردی که دارند همواره پذیرای جمعیتی بیش از ساکنین خود هستند که در طول شبانه روز برای تامین خدمات مورد نیاز خود به آن محدوده مراجعه می کنند. این مسئله در  مراکز شهری که نقشی فراشهری نیز مییابند، واجد اهمیتی بیشتر است و شهرها و کانونهایزیارتیازمصادیقمهماینگونه مراکز بشمار می آیند. یکی از مراکز اصلی در شهرهای زیارتی ایران محدوده های پیرامون حرم های مطهر هستند که علاوه بر جمعیت ساکن خود (مجاورین) حجم قابل توجهی جمعیت زایر غیرساکن را نیز به محدوده مرکزی جذب می کند. این جمعیت دارای نیازهایی است که می بایست در محدوده مرکزی تامین گردد تا نقش و عملکرد فضایی و فعالیتی محدوده در سطح قابل قبولی قرار گیرد. به  همین دلیل برنامه ریزی شهری وظیفه دارد تا نوع و میزان خدمات مورد نیاز برای گروه های جمعیتی را در این محدوده ها پیش بینی و تامین نماید. برای دستیابی به این هدف استفاده از روش ها و تکنیک های برنامه ریزی خدمات شهری ضروری است. اما علیرغم آنکه روش‌های متنوع و کارآمدی برای تخمین و برنامه ریزی خدمات جمعیت ساکن شهر تدوین شده و مورد استفاده قرار می گیرد، اما فقدان روش های مدون برای محاسبه خدمات و لحاظ نمودن نیازهای جمعیت سیال و غیر ساکن از معضلات اصلی در برنامه ریزی کاربری زمین و خدمات در هسته زیارتی شهرهای مذهبی بشمار می آید. این مقاله با تکیه بر تجربیات مولفان در زمینه برنامه ریزی خدمات مورد نیاز زائرین در هسته های زیارتی شهرهای مشهد و قم و با توجه به ابهامات و سوالات موجود در این زمینه، مبانی و روش هایی را برای برنامه ریزی نیازهای این گروه از جمعیت، به گونه ای که قابل استفاده برای برنامه ریزی توسعه فضاهای مذهبی و همچنین قابل استفاده در طرح های کلان و موضعی توسعه شهری این گونه شهرها باشد، را ارائه نموده است. برای این منظور دو روش برنامه ریزی خدماتی که بر مبنای تقسیمات کالبدی عملکردی برای محدوده و نهایتا محاسبه سطوح زیربنای فعالیت های مورد نیاز و روش دیگر با بهره گیری از ادبیات رایج شهرسازی کشور و بر مبنای برآورد جمعیت سیال در محدوده و همسنگ سازی نیازهای آنها و نهایتا محاسبه نیازها بر اساس سرانه مترمربع زمین صورت گرفته است. استفاده از هر یک از این روش ها دارای ملزومات و شرایطی است که پس از شناخت هر محدوده و تعیین نیازهای مدیریتی آن تبیین می گردد. هر یک از این دو روش دارای امکانات و محدودیت هایی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.
ماریا حسین پورنادر،
دوره 13، شماره 2 - ( 3-1404 )
چکیده

معماری دوره‌­های گذشته ایران، همیشه بر اساس به­‌کارگیری قوانین و اصول هندسی انجام می­‌شده است و همین امر، عامل اصلی غنی بودن ترسیمات و دقت در ساخت بناها به­‌شمار می­‌رود. به‌عبارت دیگر آگاهی از قواعد ریاضی و ترسیمات هندسی بر پایه ریاضیات همواره از وظایف اصلی معماران گذشته به­‌حساب می­‌آمده است. موضوعی که در معماری امروز ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته و اصول و مفاهیم سنتی معماری از جمله قوانین هندسی و تناسبات به فراموشی سپرده شده و حضور آن در بناهای معاصر کشور به­‌صورت چشم‌گیری کمتر شده است. در میان گونه­ه‌ای متعدد معماری ایران، گرمابه‌ها یکی از بناهای مهم شهری محسوب می­‌شدند که همواره در طراحی و ساخت آن­ها ازنظر ایستائی، تنظیم شرایط محیطی، زیبائی و کارآئی توجه ویژه­ای صورت می­‌گرفته است. باتوجه به تعدد گرمابه­‌ها در دوره قاجار در شهر قزوین و نیز تنوعی که در ساختار آن­ها وجود دارد، سوالات اصلی در این زمینه مطرح می­‌گردد که از نظر شکلی، کدام­یک از اشکال هندسی غالب در معماری ایرانی جهت طراحی اجزای اصلی کالبدی این گرمابه­‌ها استفاده شده است؟ و نیز در طراحی اجزای اصلی کالبدی گرمابه­‌های مذکور، از نظر ابعاد و اندازه، تناسبات خاصی رعایت گشته است؟ هدف کلی از این پژوهش، کشف نظام هندسی حاکم بر طراحی دو جزء اصلی کالبدی این بناها است. به­عبارت دیگر اهداف این پژوهش بررسی اجزای اصلی کالبدی نمونه­های منتخب از نظر شکل و فرم آن­ها و همچنین دسته­بندی­شان از نظر الگوی ساختاری و نیز استخراج نظام هندسی، شکلی و ابعادی در اجزای نام‌برده در این گرمابه­‌هاست. این پژوهش از نوع کمی و کیفی بوده و بر پایه روش‌­های تفسیری-تاریخی، پیمایشی و استدلال منطقی به تحلیل نظام‌­های معماری و تناسبات ابعادی در سربینه و گرم‌خانه، به‌­عنوان دو جزء اصلی این بناها در نُه گرمابه دوره قاجار شهر قزوین پرداخته است. یافته­‌های این پژوهش نشان می­‌دهند که در طراحی و ساخت دو جزء اصلی گرمابه­‌های مذکور از نظام­‌های معماری و تناسبات هندسی مختلفی با فراوانی­‌های متفاوت استفاده شده است. از این یافته­‌ها می­‌توان نتیجه گرفت تناسب 3 با کمترین فراوانی، تنها در نسبت طول به عرض پلان گرمخانه یک گرمابه رعایت شده است و الگوی تناسباتی غالب با بیشترین فراوانی، در طراحی و ساخت این اجزا، تناسب مربع یعنی وجود نسبت 1، بین طول و عرض فضاهای مذکور بوده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb