جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای آرامی

حمیدرضا آرامی، مهدی محمودی،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1399 1399 )
چکیده

بهره ­برداری عادلانه از فضای شهری ازجمله مسائل مستحدثه و نوپیدا در حوزه حقوق معماری و شهرسازی است که یکی از ساختارهای پرداختن به آن سنجش‌پذیر کردن حقوق مترتب بر آثار معماری است. یک اثر معماری، افزون بر مخاطبین خاص یا افرادی که درون آن زندگی می­کنند؛ مخاطبین عامی (مردم شهر) که تحت تأثیر وجوه اجتماعی آن قرار می‌گیرند نیز دارد. وجود عنصر تأثیر در این رابطه (میان آثار معماری و مردم) حکایت از این می‌کند که خلق آثار معماری، نوعی رفتار اجتماعی تأثیرگذار محسوب می‌شود؛ رفتارهایی که اقتضای ذاتی آن­ها به وجود آوردن انواع تلاقی‌ها و تزاحمات حقوقی برای افراد جامعه است. موضوعی که پژوهش حاضر حول محور آن قوام پیدا می­کند؛ تبیین چارچوب نظری برای حقوق مردم نسبت به فضاهای مصنوع شهری (آثار معماری) است. تفحص در ادبیات مرتبط با این موضوع حاکی این نکته است که تبیین چارچوب مزبور، متقوم بر توصیف سه رکن اصلی شامل چرایی و چیستی، چگونگی استنباط و‌ تعیین مصادیق برای این حقوق است؛ که پس از پرداختن به آن‌ها نتایج ذیل حاصل شد: حقوق فضایی مردم، امتیازات و خطوط قرمز تکلیف‌آور و واجد پشتوانه و ضمانتی هستند که مردم نسبت به فضاهای مصنوع شهری پیدا می­کنند. استنباط این حقوق، مبتنی بر سه رکنِ منابع شرعی، اسناد حقوقی و ماهیت فضای شهری، انجام گرفت و پنج حق بنیادین شامل «حق معنویت فضایی»، «حق هویت فضایی»، «حق کیفیت فضایی»، «حق سلامت فضایی» و «حق عدالت فضایی» استخراج شد. البته این تفکیک به معنای جدایی یا تفوق یک حق بر حقوق دیگر نیست؛ بلکه ناظر به روش اجرا و نحوه تحقق‌پذیری این حقوق است. در اسناد قانونی رایج از برخی حقوق مزبور غفلت شده، امید است این سطور هموارکننده انجام مباحث نظری و به‌تبع آن اصلاح نظام تقنین در عرصه معماری و شهرسازی کشور باشد. 
دکتر حمید رضا آرامی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1400 1400 )
چکیده

چگونگی توزیع عادلانه­ی فضای شهر -به‌گونه‌ای که علاوه بر محفوظ قرار دادن حقوق مالکان خصوصی، حقوق مردم شهر را نیز مورد احترام قرار دهد- یکی از اساسی­ترین مسائل در حوزه حقوق شهری است. پرداختن به این مسئله متأخر از شناخت دقیق ماهیت فضای شهر و احصای حقوق مترتب بر هر سنخ از آن است؛ که در نوشتار حاضر با ابتنا بر آموزه­های فقهی حقوقی به آن ‌پرداخته شد. طبق نتایج این تحقیق، برخلاف ماده 38  قانون مدنی ایران و نظر برخی از فقهای متقدم، فضای شهر بر اساس مالکیت زمین تحتانی آن به سه بخش عمده تقسیم می‌شود؛ الف. فضای عمومی شهر (که از دو قسمت فضای محاذ بر معابر عمومی و فضای محاذ بر املاک خصوصی، فراتر از حدمتعارف ارتفاع، تشکیل می‌شود)، ب. فضای اختصاصی (فضای محاذ بر املاک خصوصی، ذیل حدمتعارف ارتفاع که در پشت فضای اشتراکی قرار دارد)، ج. فضای اشتراکی (فضای محاذ بر املاک خصوصی، ذیل حدمتعارف ارتفاع که در مجاورت با فضاهای عمومی شهر قرار دارد). سنخ اول از فضاهای مزبور، در زمره اموال عمومی و از مصادیق مشترکات عمومی و طبعاً در مالکیت عموم محسوب می‌شود؛ لذا برخلاف مدل­های رایج، فروش آن توسط شهرداری (تراکم‌فروشی) مخالف با حکم اولیه شرعی است. سنخ دوم، از زمره اموال خصوصی و در مالکیت خصوصی زمین تحت آن قرار دارد و مردم نسبت به آن حق ارتفاق دارند؛ و سنخ سوم فضای مزبور نیز در زمره اموال مشاع محسوب می­شود؛ به گونه­ای که مالکان خصوصی املاک و مردم شهر، نسبت به آن حق اشتراک دارند. امید است این سطور تسهیل‌کننده بازخوانی قوانین شهری و به‌تبع آن تحقق حقوق مردم نسبت به فضای مصنوع شهری باشد.
شیرین اسلامی، حمیدرضا آرامی،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده

بارگذاری تراکم بالای جمعیتی در کشور هم‌نوا با رویکردهای نظام سرمایه‌داری در دهه‌های اخیر، منشأ چالش‌های آشکار و نهان متعددی نظیر پیشروی از آستانۀ جمعیتی مطلوب در بسیاری از کلان‌شهرها، عدم کفایت زیرساخت‌های اقتصادی، کارکردی، فرهنگی، معضلات زیست محیطی و غیره شده است. امروزه نسبت و رابطه میان بارگذاری انواع و سطوح تراکم جمعیتی در شهرسازی با پیامدهای مثبت و منفی سبک زندگی افراد در سال‌های گذشته، کانون رصد و نظریه‌پردازی در بسیاری از کشورهای دنیا شده است؛ موضوعی که علی‌الرغم اهمیت در کشور ما کمتر مورد تفحص و مداقه قرار گرفته است. ازاین‌رو، مطالعۀ حاضر در پی پاسخ به پرسش‌ اصلیِ «چیستی آسیب‌های بارگذاری تراکم بالای جمعیتی در ابعاد مختلف نظام شهرسازی» متمرکز است. به‌منظور نیل به هدف تحقیق، مطالعۀ کاربردی حاضر با بهره‌گیری از پارادایم کیفی و روش‌ تحقیق تحلیلی انجام پذیرفته‌ است. در فراتحلیل حاضر، یافته‌اندوزی داده‌ها با بهره از مطالعات کتابخانه‌ای-اسنادی پیرامون ادبیات موضوع و تحلیل و تفسیر داده‌ها با استفاده از فن استخوان ماهی و تحلیل محتوای کیفی استقرایی انجام گرفته است. نتایج مطالعۀ حاضر مؤید آن‌اند که بارگذاری تراکم بالا، مسائل عدیده‌ای بر سکونتگاه‌های انسانی به دنبال داشته است که در هفت بُعد اقتصادی-عملکردی، فضایی-کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی-نهادی، ادراکی-روانی، منظرین و زیست‌محیطی، 27 عامل اصلی و 111 عامل فرعی، طبقه‌بندی می‌شود. در این میان، بُعد «اجتماعی-فرهنگی»، بیشترین فراوانی عوامل اصلی و فرعی را میان آسیب‌شناسی‌ انجام‌شده در این پژوهش به خود اختصاص داده است. در نتیجه، ارائۀ چهارچوبی بومی با تداعی قابلیلت‌ها و هنجارهای درون‌زا در بارگذاری تراکمی با در نظر گرفتن شرایط مؤثر بر ظرفیت قابل حمل، تنوع الگوهای سکونت، ارزش‌‌های فرهنگی، سازمان اجتماعی هر زمینه و حفاظت از ارزش‌های ملموس و ناملموس سبک زندگی اسلامی-ایرانی ضرورت دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb