دانشگاه علم و صنعت ایران
چکیده: (4359 مشاهده)
میزان تشخص عناصر اصلی شهر به ویژه بناهای مذهبی، در سیمای شهرهای اسلامی از گذشته تا به امروز، تغییرات بسیاری داشته است. نما، ارتفاع و موقعیت بنا در پلان شهر از جمله راه های ایجاد تشخص است. همچنین در ادوار مختلف برخی بناها با فعالیت های خاص در بستر شهر تشخص یافته اند. عناصری که در گذشته مسجد، بازار، خانقاه، مزار، حمام، آب انبار، تکیه و حسینیه، مدرسه و ارگ بودند و امروز بناهای سیاسی، اداری، تجاری و گاه مسکونی و مذهبی. این که چه عناصری تشخص بیشتری دارند ریشه در ایدئولوژی حاکمان وقت و یا سازندگان بنا دارد. از میان عناصر شهری، تشخص بناهای مذهبی از پر مناقشهترین موارد است. هدف این پژوهش، گونهشناسی تشخص بناهای مهم ارسن شهری به ویژه بناهای مذهبی است که میتواند برای طراحی شهری معاصر راهگشا باشد.
این پژوهش با تحلیل بستر شکلگیری شیوههای چهارگانۀ معماری ایرانی اسلامی و همچنین با شیوۀ پدیدار شناسی از عمل به نظر، به گونه شناسی تطبیقی تشخص عناصر شهری در سیمای شهرهای سنتی ایران پرداخته است. در ادامه پژوهش، تلاش میشود با معیارهای نظری و فرهنگی به نقد و ارزیابی عناصر شاخص شهری پرداخته شود.
براساس یافته های به دست آمده دو گونه برخورد در تشخص سیمای شهری از هم قابل تفکیک است. گونۀ نخست ضرورت گرا - کارکردگرا است که ظهور و تشخص بناها را بیش از سیما، در موقعیت قرارگیری در شهر دنبال میکند و چندان به تمایز زیباشناسانه اهمیت نمیدهد. این گونۀ تشخص در دوره های نخست تمدن اسلامی (شیوۀ خراسانی) همچون ارسن شهری نایین بیشتر رایج بود. در گونۀ دوم بر تشخص زیباشناسانۀ بناها به ویژه بناهای مذهبی تأکید میشود. تشخص بنا در شهر، از مرحله تشخص به واسطه کارکرد و موقعیت شهری به مرحله ایجاد تشخص از طریق نما و برخورد زیباشناسانه با آن سیر میکند، سپس در دوره صفویه با نگاهی تعادلی، علت تشخص ترکیبی است از عملکرد و موقعیت بنا در شهر و پرداخت زیباشناسانه به نمای آن. این پژوهش دورۀ صفویه را به عنوان رویکردی متعادل در نحوه تشخص یافتن عناصر شهری معرفی کرده و تداوم الگوهای این دوره را توصیه مینماید.