دکتر سید باقر حسینی، آقای بهمن بابایی، آقای محسن پورحمزه،
دوره 6، شماره 8 - ( 2-1393 )
چکیده
همواره نحوه برقراری ارتباط بین دانش آموز و مدرسه به عنوان خانه دوم، یکی از عوامل تاثیرگزار بر میزان علاقه و در پی آن یادگیری مباحث درسی توسط دانش آموز بوده است. همانطور که اگر دانش آموز رغبتی به ماندن در مدرسه و کلاس درس خود نداشته باشد با کاهش روند یادگیری وی روبرو هستیم، رضایتمندی او از مدرسه نیز می تواند سبب افزایش میزان یادگیری مطالب درسی شود. هدف از این پژوهش یافتن راهکارهایی است تا بتوان موانع یادگیری حاصل از طراحی نامناسب کلاس های درسی را از بین برد و کلاس ها را با توجه به نیازهای روحی و فطری دانش آموزان طراحی کرد ، بدین ترتیب می توان رضایتمندی دانش آموزان از کلاس درس را افزایش داد. این تغییرات در مدارس ابتدایی بیشتر مورد نیاز است چرا که در این مقطع سنی کودکان بیشتر متاثر از محیط پیرامون خود قرار می گیرند . بدین منظور این پژوهش پنج عامل تاثیرگذار را که برای کودکان بیشتر قابل لمس است بررسی می کندکه شامل فرم و پلان، چیدمان، طبیعت و جداره ها، رنگ و نور می باشد. بدین ترتیب این مقاله از دو بخش اصلی تشکیل شده است، دربخش اول به مطالعه کتابخانه ای عوامل ذکر شده پرداختیم و در بخش دوم از کودکان مقطع چهارم دبستان 120 نقاشی گرفته شد و با مقایسه آن ها میزان و نوع علاقه مندی ایشان از پنج عامل گفته شده بدست آمد. چنان که اکثریت کودکان فرم های مستطیل شکل، چیدمان به شکل گروه های کوچک، بهره گیری از گلدان و عناصر طبیعت، رنگ آبی روشن برای دیوار ها و استفاده از نیمکت های با تنوع رنگی و بهره گیری از نور طبیعی روز را ترجیح دادند.
مهناز اشرفی،
دوره 6، شماره 8 - ( 2-1393 )
چکیده
همانگونه که از اصطلاح فضاهای عمومی شهری استنباط می شود، این فضاها متعلق به عموم شهروندان بوده که قاعدتا باید برای همه گروه های سنی، کارایی و جذابیت لازم را داشته باشند. پس طبیعتا در ارتباط با کودکان و فضاهای شهری این سوالات مطرح است که چه مکانهایی در شهر برای حضور اجتماعی کودکان وجود دارد؟ آیا آنها در اینجا به مثابه بخشی از جامعه دیده شده اند؟ آیا فضاها ی شهری می توانند جوابگوی نیازهای آنان باشند؟
این مقاله بر آن است که در درجه نخست عوامل مختلفی که موجب غریبه شدن کودکان با عرصه های عمومی شهری شده اند را شناسایی کند. سپس طی بررسی و آشنایی با نیازها و کیفیت رفتاری کودکان به راهکارهای مناسب در خصوص آشتی هر جه بیشتر کودکان با شهر بپردازد. روش تحقیق در این بررسی، استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل محتوا است. همچنین تلاش شده است با ارایه نمونه های موردی چالش های موجود در این خصوص به بحث گذاشته شود. این تحقیق عمدتا به معرفی الگویی (اتوبوس پیاده) برای ارتقاء حضورپذیری بیشتر کودکان در عرصه های عمومی شهری پرداخته است. در این مورد اصلاح شیوه دسترسی به مدارس و فضاهای پیرامونی، ( از مسیر خانه تا مدرسه) از طریق پیاده راههایی که می تواند آمیخته ای از فضاهای بازی و سایر فعالیتهای مرتبط با خصلت و نیاز کودکان باشد مناسب تشخیص داده می شود. همچنین مشارکت خانواده ها به هدف ساختن شهری سالم و پایدار از یافته های تحقیق می باشد.