جستجو در مقالات منتشر شده



سعداله ابراهیم نژاد، وحید احمدی، حسن جوانشیر،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

:چکیده افزایش کیفیت اجرای پروژه ها ، کاهش مدت زمان و هزینه های اجرای آنها ، اهداف اصلی در فرآیند اجرای پروژه‌ها هستند. مدیران پروژه ها با تخصیص مناسب منابع و انتخاب بهترین تصمیم، به دنبال تامین شدن اهداف فوق می باشند. از آنجاکه بیشتر کارهای پیشین در شرایط قطعیت و غیرواقعی انجام گرفته است و یک شکاف اساسی در تصمیم گیری مدیران در حوزه ی دانش مدیریت پروژه وجود دارد. بنابراین در نظر گرفتن شرایط عدم قطعیت که به دنیای واقعی نزدیکتر است، از برجسته ترین ویژگی های این تحقیق بشمار می رود. در مقاله حاضر یک مدل ریاضی فازی برای شبکه ای از فعالیتها پیشنهاد می شودکه هریک دارای چندین حالت(مد) برای اجرا هستند تا از بین حالت های ممکن، بهترین حالت برای اجرا انتخاب شود به گونه ای که اهداف فوق را تامین نماید. بدین منظور یک الگوریتم ژنتیک Non-dominated sorting genetic algorithm II (NSGA-II) برای حل مدل پیشنهادی طراحی گردید. سپس یک مطالعه موردی درصنعت نفت انجام شد و عملکرد مدل و الگوریتم پیشنهادی مورد آزمون قرار گرفت. همچنین با استفاده از روش برش آلفای فازی میزان اعتنای مدیر پروژه به نظرات کیفی افراد خبره آورده شده است که برای آزمون اعتبار سنجی آن ، نتایج محاسباتی نشان می دهد زمانی که مقدار1 =α در نظر گرفته می شود پاسخ ها به شرایط پیمانی پروژه که همان شرایط مورد انتظار مدیر پروژه نیز می باشدگرایش دارند اما هر چقدر از شرایط قطعیت به طرف 0=α و شرایط عدم قطعیت نزدیک می شویم ، پاسخ‌های حاصل از حل الگوریتم از نظر شرایط زمانی ، هزینه ا ی وکیفی وضعیت بدتری نشان می دهند دلیل این وضعیت این است که مدیر پروژه، با اعتنا کردن به نظرات خبرگان، شرایط عدم قطعیت و ریسک‌ها را که برای پروژه بصورت تهدید مطرح می-باشند، درنظر می گیرد که این امر منجر به بدتر شدن وضعیت کلی پروژه می گردد.
کامران سپانلو، سجاد بهربر، سیما بهربر رستایش،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

درصد بالای خطای انسانی در وقوع حوادث در سیستم های پیچیده بزرگ همچون نیروگاه های هسته ای ، این نتیجه را در برداشته که خطای انسانی، عامل عمده حوادث و پیامد های ناگوار آنها بوده است. با این حال انسان ها به دلیل برخی ویژگی ها همچون قابلیت انعطاف، تطبیق پذیری سریع و از همه مهمتر یادگیری و تجربه پذیری ، در این سیستم ها نگه داشته شده اند. یادگیری، تجربه ای مبتنی بر آموزش است که به منظور ایجاد تغییری نسبتاً پایدار در انسان صورت می گیرد. این تغییر که در برگیرنده ایجاد شرایط مناسب در رفتار، ادراک، عادات، افکار و نهایتاً عملکرد ها است، به عنوان اساسی ترین جلوه یادگیری قلمداد می شود. در این مقاله با استفاده از روش HEART در کمی سازی خطای انسانی و دخالت آن در احتمال خرابی هر یک از اجزاء متأثر از خطای انسانی موجود در سیستم خنک کنندگی راکتور تحقیقاتی تهران، و مقایسه آن با ارزیابی کمی یادگیری وارد شده با استفاده از روش ابداعی 22 معیار، جهت تحلیل اثر بخشی تئوری یادگیری در کاهش احتمال خطای انسانی به خصوص در شرایط بحرانی برای وظیفه اپراتوری هدایت کننده راکتور به طور ویژه نشان داده شده است. نتایج حاصل میزان احتمال بروز هر یک از چهار حادثه محتمل در راکتور را در حالت کلاسیک و نیز در حالت دخالت خطای انسانی و بحث یادگیرندگی انسان، با شرایط و روش های اعمالی و نیز عوامل مهم تاثیر گذار برای اجزاء تاثیر پذیر را در افزایش قابلیت اطمینان کل، با استفاده از کد محاسباتی تحلیل احتمالات ایمنی (RELAB) با هم مقایسه کرده و صحت روش و احتمال کلی بروز هر یک از حوادث را با احتمال داده های ژنریک تایید کرده است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق