اين كه در رشته اي كه مي خواستيد قبول نشده ايد و در رشته ي ديگري قبول شده ايد، باعث ايجاد ناكامي، سرخوردگي و احساسات منفي شده است. گاهي در اين شرايط، دانشجويان خود را با كساني كه در آن رشته ي خاص قبول شده اند مقايسه كرده و احساس حسرت، عقب افتادگي، ناكامي، دلسردي و يا عصبانيت و خشم ميكنند. گاهي اوقات اين احساسات آن قدر شديدد هستند كه باعث يك تصميم گيري احساسي ميشوند. يعني به جاي آن كه فرد، بر اساس عقل و منطق خود تصميم گيري كند بر اساس احساس خود عمل كند. نكته ي بسيار مهم اين است كه شما در شرايطي قرار داريد كه بايد تصميم گيري مهمي كنيد: انصراف يا ادامه ي تحصيل در رشته اي ديگر. از آن جايي كه معمولا انتخاب رشته ها بر اساس اطلاعات و آشنايي چنداني صورت نميگيرد و معمولا بر اساس برداشت كلي از رشته ي خاصي است، توصيه ميشود كه از رشته اي كه در آن قبول شده ايد، اطلاعات بيشتري به دست آورده و با دانشجويان سال هاي بالاتر و حتي اساتيد مشورت كنيد و از آنها در مورد اين رشته اطلاع بيشتري به دست آوريد و سپس ارزيابي كنيد كه مايليد و ميتوانيد كه ادامه ي تحصيل بدهيد يا نه. در صورتي كه بعد از جمع آوري اطلاعات و كسب راهنمايي و مشورت باز همچنان مايل به ادامه ي اين رشته نبوديد، تصميم گيري كنيد كه آيا اگر انصراف بدهيد در شرايط بهتري قرار خواهيد گرفت يا نه؟ آيا در سال آينده امكان قبولي در دانشگاه را داريد يا نه؟ نتيجه ي اين ارزيابي ها، تفكر، مشورت و مطالعه به شما كمك ميكند تا بتوانيد تصميم بهتري بگيريد.
1389/8/9
|