گفتگو با مهندس عبدالحمید نقره کار، مشاور فرهنگی ریاست دانشگاه

AWT IMAGE

مزار شهدا، قلب و کانون انرژی بخش دانشگاه علم و صنعت ایران

مهندس عبدالحمید نقره کار، مشاور فرهنگی ریاست دانشگاه و رئیس دانشکده معماری می باشند که در سال 86 و در زمان تدفین شهدای گمنام در دانشگاه ، جزو مسئولین اصلی ستاد تدفین شهدای گمنام در دانشگاه بودند. همچنین پس از آن نیز با توجه به تخصص ایشان به عنوان یکی از اساتید دانشکده معماری، طراحی و ساخت یادمان شهدای گمنام، به ایشان محول گردید.

همزمان با انتشار ویژه نامه چهارمین سالگرد تدفین شهدا گمنام در دانشگاه، مناسب دیدیم گفتگویی با ایشان داشته باشیم تا از حال و هوای آن روزها و واکنش ها و طراحی و اجرای یادمان شهدا برایمان بگویند.

مقدمه: در نگاه و دیدگاه ماتریالیستی و مادی به دنیا، همه حیات به زندگی طبیعی و مادی تمام شده و کسی که از دنیا می‏رود نابود و از بین رفته است و هیچ نوع ارتباطی با او امکان پذیر نیست. به همین دلیل بعضی از کشورها سعی می‏کنند مزارها، قبرستان‏ها و به اصطلاح مراکزی را که محل دفن مردگان است یا اصلاً در فضای شهر نباشد و یا اجساد را از بین برده (به طور مثال سوزانده) و هیچ اثری از آن باقی نمی‏گذارند. این یک نوع نگاه است به انسان و مسئله مرگ.

اما در نگاه الهی- انسانی و نگاه پیامبرگونه به انسان، مرگ عوض نمودن یک لباس است، پوشیدن یک لباس تازه و نو. در این بینش، حیات اصلی در آن منزلگاه، ابدی است. انسان در این دنیا مانند کرم ابریشمی که در پیله می‏رود، پس از مدتی از حالت کرم بودن خارج شده ، پوست انداخته و پروانه شده و به آسمان پرواز می‏کند.

 به خصوص در مورد شهدای عزیز که خداوند در قرآن فرموده: "گمان نبرید شهدا مرده‏اند، زنده‏اند" آن‏ها بر ما احاطه وجودی دارند. دعاهای ما را شنیده و می‏توانند برای کسانی که به آنها متوسل شده و از آنها الهام می گیرند موجب و وسیله فیوضات الهی باشند.

 با این دیدگاه در تمدن اسلامی مقبره‏ها در کنار روستاها، شهرها و نزدیک به آن‏ها وجود دارند. از دیدگاه اسلام، مرگ بهترین اندرزدهنده است. اینکه انسان بداند در این دنیا جاودانه نیست، از بسیاری از حرص‏ها، طمع‏ها و دنیا پرستی‏ها بیرون آمده و اهل معنویت، انصاف و عدالت خواهد شد.

به‏عنوان سوال اول، چه شد که ایده تدفین شهدا در دانشگاه شکل گرفت؟

 در شهرهای کوچک و بزرگ مثل قم، مشهد و شیراز وجود مزارها منزلگاه عاشقان است. انسان‏های مومن، هرگاه به زیارت این مزارها می‏روند، از این مکان های معنوی، کسب انرژی و نیرو کرده و روح تازه‏ای می‏گیرند و با یک اراده و قدرت عمیق و معنویت بیشتری وارد جامعه شده و به زندگی و سایر فعالیت‏های خود ادامه می‏دهند.

 این موضوع باعث شد که عده‏ای بر این باور باشند که حضور شهیدان گمنام در فضای دانشگاه، که فضای علم، معنویت و به نوعی علم و تکامل انسانی است می‏تواند جایگاه مفید و موثری داشته باشد.

 آیا در این خصوص دیدگاه مخالفی نیز وجود داشت؟

خوب بعضی با دیدگاه غربی و ماتریالیستی فکر می‏کردند که وجود مقبره شهدا در دانشگاه، یک جنبه دل‏مردگی ایجاد خواهد کرد یا ممکن است بهره‏برداری سیاسی شود. اما چطور ممکن است بتوان از شهدای گمنام بهره برداری سیاسی نمود؟ شهید گمنام متعلق به کدام حزب یا دسته‏ای خاص است؟

 در واقع این شهدا و تمام شهدای ایران، برای وطن، اسلام و مکتب‏شان شهید شده و نماد ایثار و از خود گذشتگی‏اند. آن‏ها در خدمت جامعه و در خدمت بشر بوده و هستند. اما در خصوص ایجاد افسردگی و دل‏مردگی نیز نگاه به دیدگاه الهی و انسانی(که در مقدمه به آن اشاره شد)، پاسخ‏گو است. امروزه خود غرب و افرادی که یک نگاه انسانی به فضای زیست انسان‌ها دارند معتقدند که فقط محیط مصنوع و کالبد آن نیست که انسان را می‏سازد. آنچه بیش از همه در ارتباط انسان با محیط اهمیت دارد، اعتقادات، اندیشه‏ها، مراسم، مناسک و به‏طور کلی فرهنگ است که به محیط معنا می‏دهد. بدون این‏ها محیط یک جسم منجمد و بی‏روح بیش نیست. آن‏چه که روح می‏دهد به فضا، اعتقادات افراد است. بطور مثال می‏بینیم مراسم ماه محرم چقدر به جامعه انرژی و معنویت می‏دهد و یا مراسم ماه مبارک رمضان چقدر فضاها را عوض کرده و معنویت، مردم دوستی، ارتباط انسان‏ها، صله رحم و ... را زیاد می‏کند. بنابراین به دلیل جو خاص سیاسی آن دوره، موجب ایجاد مخالفت هایی شد که بیشتر جنبه سیاسی داشت. اما اکثریت عظیم اساتید، دانشجویان، کارکنان و مدیران بسیار علاقمند بودند که این اتفاق انجام شود و با کمی فرهنگ‏سازی و انجام مقدمات لازم این تصمیم گرفته شد. ابتدا در شورای فرهنگی دانشگاه به تصویب رسید و نهایتأ با برنامه‏ریزی بسیار خوب و مدبرانه‏ای که پیش‏بینی گردید. برنامه با حضور گسترده دانشجویان، اساتید و مردم منطقه برگزار شد که تصاویر گویای آن می باشد.

 لطفا در خصوص برگزاری و روند اجرای کار توضیح فرمایید.

 از ابتدا که بحث ایجاد مزار شهدا تصویب شد، و طبیعتأ چون من هم مشاور فرهنگی ریاست دانشگاه بودم و در طراحی بخشی از کارهای فرهنگی دانشگاه مثل مسجد و... همکاری داشتم این موضوع با من در میان گذاشته شد که فضای مناسب تدفین کجا باشد؟ طبیعتأ دوستان پیشنهادات مختلفی را داشتند. یکی از مکان‏های پیشنهادی، جنوب مسجد دانشگاه، که در حال حاضر بوستان خواهران دانشجو در آن مکان قرار دارد، بوده است.

دلیل این پیشنهاد هم این‏گونه مطرح شد که یک درب از بیرون اختصاص داده شود تا اهالی از بیرون دانشگاه نیز بتوانند این قبور متبرکه را زیارت نمایند.

 اما من موافق آن پیشنهاد نبودم. دلیل آن هم این بود که ما یک محور ورودی اصلی در دانشگاه داریم که "سردر" اصلی دانشگاه است. در سمت راست این سردر، مسجد دانشگاه قرار گرفته و در انتهای این محور، دفتر مقام معظم رهبری، ساختمان پانزده خرداد و معاونت فرهنگی دانشگاه می باشد. هم‏چنین در قسمت پائین ساختمان 15 خرداد هم سالن اجتماعات اصلی دانشگاه قرار دارد. یعنی ما عملأ یک محور اصلی داریم که همه مراکز فرهنگی را در بر گرفته است.

روی این محور فرهنگی جای مزار شهدا خالی بود که در قلب دانشگاه و در محور اصلی قرار بگیرد.

در حال حاضر نیز در قسمت شمال درب ورودی دانشگاه، کتابخانه مرکزی و سالن اجتماعات در حال ساخت است که این‏ها نیز دو بال فرهنگی دانشگاه بوده و این محور فرهنگی از آن نیز عبور کرده و مزار شهدا به عنوان قلب و کانون انرژی بخش دانشگاه به‏شمار می‏رود.

امروزه در مسائل شهرسازی، به این نکته بسیار توجه دارند برای جذب اهالی شهر، ما مراکز مذهبی و فرهنگی را مجتمع کرده و مرکزیت بدهیم بگونه ای که یک کانون انرژی‏بخش و قوی را ایجاد نمائیم.که این امر عملأ در دانشگاه علم و صنعت ایران محقق شد.

لطفا در خصوص روند ساخت ساختمان این مقبره و طراحی هندسی آن توضیح دهید.

 مسئولیت این کار به عهده من گذاشته شد و با توجه به اینکه بیش از خود ساختمان به فرهنگ‏سازی در خصوص آن اهمیت داده می‏شد، در شورای فرهنگی تصویب شد به جای یک نفر و یک طرح، این طرح را به مسابقه بگذاریم.

 مسابقه به‏صورت داخل دانشگاهی، بین همه اساتید و دانشجویان توانمند دانشگاه برگزار شد.

 کمیته‏ای در دانشکده معماری برای تحلیل این طرح‏ها قرار دادیم و نهایتاً طرح‏هایی که تهیه شد را در شورای فرهنگی دانشکده که ریاست دانشگاه و نماینده نهاد مقام معظم رهبری نیز در آن حضور داشتند ارائه نمودیم.

 هر کدام از کارها نقاط قوت و ضعفی را داشتند و خواسته نهایی ما و دانشگاه را تأمین نمی‏کردند. بنابراین خودم سعی کردم روی یک ایده جدید کار کنم. پیشنهاد خود را ارائه داده و بالاخره طرح فعلی به لطف خدا تصویب شد.

 مجری خوبی هم اجرای کار را عهده‏دار شد. همان‏طور که ملاحظه می‏کنید کار بسیار دقیق، ظریف و با کیفیت و در مدت بسیار کوتاهی نیز اجرا گردید.

 از مهم‏ترین ویژگی‏های این ساختمان، این است که در آن سعی شده هم هویت ملی و معماری دوران اسلامی را داشته و هم فضای بسته و منجمدی نباشد یعنی فضای آن کاملاً باز و در خدمت عموم است. این ساختمان به ‏راحتی از دور هم منظره خوب و جاذبه خوبی برای دعوت مراجعین ایجاد نموده و هم سقف آن کاملاً بسته نیست یعنی ضمن آن‏که باران و برف نمی‏ریزد ما با استفاده از هندسه بسیار زیبای سنتی یک کار کاملاً جدیدی روی سقف ایجاد نمودیم که به صورت شیشه‏ای است. به این ترتیب از دو وجه هم، تداعی معماری سنتی را دارد و هم ‏اینکه احکام مربوطه (حتی المقدور روی قبور بسته نباشد) را رعایت نموده بدین صورت که نور از بالا بر این قبور تابیده و عملاً آسمانش تابناک و نورانی است.

 در روز نور طبیعی وجود دارد و در شب هم که با نورپردازی‏ای که طراحی شده یک فضای دلنشین و با صفایی را ایجاد نموده است.

حضور این شهدا در دانشگاه چه فضای فرهنگی یا معنوی را ایجاد نموده است؟

 همانطور که اشاره شد؛ امروزه علمایی که در ارتباط با رابطه انسان با محیط، کار می‏کنند بر این عقیده‏اند که: مهمترین عاملی که محیط را برای انسان خاطره انگیز، دلپذیر و با روح می‏کند مراسم و مناسکی است که از مسائل اعتقادی یا اسطوره‏ای و یا فکری سرچشمه می‏گیرد. در حال حاضر عالی‏ترین جلوه‏های همه کشورها مراسم، نیایش و آیین‏های آنهاست.

ایجاد شور، نشاط، احساس آرامش، قدرت و شخصیت در افراد از برگزاری مراسم و آیین‏ها ایجاد می‏شود و افراد تمام نیرو و انرژی خودشان را می‏گذارند که مراسم را باشکوه و عظمت و خوب انجام دهند. بسیاری از افسردگی ها و ناملایمات زندگی که به‏طور طبیعی در افراد وجود دارد در این مکان ها برطرف می‏شود.

 این نکته‏ای است که در بحث فطری و انسانی مطرح است. بحث دیگر، بحث عملی است که شما در این مدت که این‏ مکان ساخته شده می‏بینید. قبل از این، ‏در دانشگاه مراسمی که انجام می‏شد مراسمی بود که غایت مشخصی نداشت.

 دانشگاهیان به مسجد که یک کانون ارزشمند بوده و هست می‏رفتند. ولی مراسم همانجا تمام می‏شد. افراد نمی‏دانستند کجا بروند، یک خط و جهت مشخصی وجود نداشت و به نظر می‏رسید مراسم غایت ندارد. الآن مراسم چقدر زیبا تمام می‏شود. افراد می‏روند در مسجد نماز می‏خوانند، به سخنرانی گوش می‏دهند و یا مراسمی که دارند در ماه محرم و ایام مشخص را انجام می‏دهند، بعد حرکت می‏کنند در صحن دانشگاه به سمت مزار شهدا و این‏گونه مراسم یک غایت، یک قلب و یک کانون انرژی بخش پیدا کرده است. در مقبره شهدا اوج احساسات، عواطف و تمام آن انرژی‏های فکری و اعتقادی‏ بروز و ظهور پیدا کرده است. واقعاً برای خود من این تجربه به این صورت در دانشگاه نبوده است. به‏طور مثال منطقه تجریش، از بازار حرکت می‏کنیم و وقتی می‏رسیم به امامزاده این تداعی کننده مسیر از دنیا به آخرت است. حرکت از ماده به معنا را در آنجا کاملأ احساس می‏کنیم. معنویت درآن مکان مقدس به اوج می‏رسد. انسان در این فضاها هم یک سیر مادی را طی می‏کند و هم یک مسیر معنوی را.

این مرکز و این مقبره شهدا هم، چنین حالتی را پیدا کرده است. گاهی می‏بینیم بسیاری از دانشجویان با یک خلوص، آرامش و لطفی آنجا نشسته ، نماز می‏خوانند، عبادت و دعا می‏کنند که دیدن چنین لحظات عارفانه و باشکوهی انسان را سخت مشعوف می‏کند. وجود مقبره شهدا در دانشگاه یک پناهگاه معنوی است و این موضوع مهمی است. ممکن است به سادگی انسان نتواند در هر فضایی این حالت معنوی را در خود ایجاد نماید از طرفی انسان همیشه احتیاج دارد به جایگاهی که بتواند ارتباط خودش را با خداوند به صورت عمیق و مناسب ایجاد نماید. مقبره یک بستر، زمینه و وسیله‏ای شده برای تسهیل ارتباط انسان با خدا، با شهدا و انرژی گرفتن در یک فضائی که به خصوص در آن جوانان هستند که طبیعتأ یک سری مشکلات و ناملایماتی برایشان وجود دارد و احتیاج دارند که از جایی نیرو بگیرند. هم‏چنان‏که ائمه می‏فرمایند: کسی که توکل کند مایوس نمی‏شود و کسی که توسل جوید شکست نمی‏خورد.

 اهالی دانشگاه با توکل و توسلی که در مزار شهدا پیدا می‏کنند انشاءالله نه مایوس می‏شوند و نه شکست خواهند خورد.

 پیشنهاد شما در خصوص پویاتر شدن این مرکز چیست؟

 مجموعاً سرمایه‏گذاری که دانشگاه، مدیریت و شورای فرهنگی، روی مسائل معنوی و فرهنگی می‏گذارند چه از نظر برنامه‏ریزی، دقت‏گذاری، محتواسازی و چه از نظر تجهیزات، بودجه و امکاناتی که برای این قسمت ضرورت دارد، نسبت به آنچه که الان وجود دارد بسیار کم است. می‏توان با کمی اغماض گفت اول باید زیربناهای مادی را ساخت، که البته دانشگاه در این چند سال گذشته یک مقدار زیادی سعی نمود از نظر عمرانی دانشگاه را به صورت فوق العاده توسعه دهد. دانشکده‏ها و ساختمان‏های متعدد جدید و امکانات بسیار زیاد را ایجاد نمود. ولی من توصیه‏ام به مدیریت دانشگاه این است که الان زمان آن است که یک مقدار در آن حوزه‏ها با قدم‏های آهسته‏تر حرکت نموده و بیشتر جهت کیفیت و محتوای فرهنگی و معنوی دانشگاه برنامه‏ریزی کند، وقت بگذارد و ایجاد شرایط نماید. در حال حاضر یکی از شرایط مهم این است که محور فرهنگی دانشگاه تقویت شود. دانشگاه بیش از 100 شهید تقدیم انقلاب نموده است که هنوز جایگاهشان به صورت جدی و اساسی و پایدار در فضای دانشگاه جلوه نکرده است. حداقلش این است که اطراف این ساختمان و محوطه باید محوطه‏سازی غنی با نمادهایی از همین شهدای دانشگاه و سایر نمادهائی که تجلی اندیشه‏های اعتقادی، فکر و ذهن ما هستند در آن محور ایجاد شود. در این خصوص پیشنهاداتی شده ولی هنوز به صورت جدی به مرحله طراحی و اجرا در نیامده است.

با توجه به اینکه رسالت اصلی دانشگاه تولید علم می‏باشد، آیا حضور این عزیزان در پیشبرد این رسالت تأثیری داشته است؟

تولید علم دو وجه دارد. یک وجه استعداد فردی است که یک معیار است. ما نیز فرض می‏کنیم با گزینش‏هایی که جهت ورود به یک مکان علمی انجام می‏شود اکثریت قریب به اتفاق از آن معیار برخوردارند.

 عامل دوم، امید، نشاط درونی، انگیزه‏های درونی برای کار، تلاش و فعالیت جهت به تعالی رساندن خود و جامعه است، که در مقابل آن افسردگی، یأس، سیاه نمائی و سرخوردگی وجود دارد. هیچ نیروئی مثل اعتقادات اسلامی نمی‏تواند افسردگی‏ها و نا امیدی‏ها را زایل کرده و به جای آن نشاط، انرژی و امید را ایجاد کند. تجلی این امر در مزار شهدا بروز پیدا می‏کند. به نظر من می‏تواند این مزار کانون انرژی بخشی باشد برای تکامل، انرژی دادن به دانشجویان، اساتید و کارکنان برای کار، تلاش، امید و موفقیت بیشتر.

 اگر در پایان نکته‏ای وجود دارد بفرمایید.

تشکر می‏کنیم از دوستانی که دنبال این مسائل خوب و ارزشمند هستند و هر نوع کاری که ارزش ها را یادآوری کرده و به صحنه بیاورد، این‏ها یک کار پیامبر گونه است.

AWT IMAGE


دفعات مشاهده: ۶۸۱۴ بار   |   دفعات چاپ: ۱۷۳۵ بار   |   دفعات ارسال به دیگران: ۱۲۰ بار   |   ۰ نظر



CAPTCHA

  تمامی حقوق برای دانشگاه علم و صنعت ایران محفوظ است.